30

 آموزش دوچرخه سواری برای میانسالان

 چرا برای میانسالها؟

چون بچه ها و جوونها هم انگیزه اش رو دارند هم فرصتش رو. توانایی یادگیریشون بالاست و از یادگیری در حضور دیگران خجالت نمیکشند . برای میانسالان داستان جور دیگریه و نیاز به فراهم بودن شرایط و دلگرمی و تشویق دارند و گاهی خجالت میکشند در حال یاد گیری کاری دیده بشن که دیگران سالها پیش انجامش دادند

چیزی که اینجا میکم حاصل تجربیات منه . توصیه یه دوچرخه سواره  به علاقه مندان میانسال  یادگیری دوچرخه سواری .

دوچرخه سواری یاد گرفتن نیاز به چند چیز داره دوچرخه مناسب محل مناسب زمان مناسب و از همه مهمتر تمرین به شیوه  درست  و ناامید نشدن از نرسیدن به نتیجه دلخواه

اگر شرایط بالا جور باشه یک نو آموز سر دو ماه طوری دوچرخه سواری خواهد کرد که انگار سالهاست دوچرخه سواره


این طوری هم میشه عملا این شرایط رو  بدستشون آورد :

الف _تهیه دوچرخه دست دوم مناسب با قیمت قابل قبول توی سایت دیوار ، شیپور و امثالهم که کار آسونیه دوچرخه نو خوبه ولی از اونجا که شما در حال یادگیری هستید بهتر نیست با چیزی تمرین کنید که اگر داغونش هم کردید دلتون نسوزه ؟ مهم نباشه  اگر رنگ بدنه اش خش برداره یا جاییش آسیب ببینه ؟

  ب_پیدا کردن یه خیابون پهن یا کوچه پهن نزدیک خونه به طول حداقل پنجاه قدم

ج_ بیدار شدن صبح زود  وقتی هوا روشنه اما ماشینها هنوزخیابون رو قبضه نکردند و بیشتر مردم خوابن و کسی آدمو نمی پاد توی این شرایط میشه تمرین رو مرحله به مرحله انجام داد و سریع پیشرفت کرد.اگرکسی دوست داره ظهر یا غروب تمرین کنه مساله ای نیست هدف پیدا کردن زمانیه که مزاحم کمتری دور و برمون باشه !!!

قبل از هر چیز اینو بگم که زمین خوردن در روند یادگیری کم و بیش پیش میاد و کسی نیست که ادعا کنه بدون زمین خوردن دوچرخه سواری یاد گرفته برای همین تهیه یک جفت زانو بند از اون مدلهایی که اسکیت سوار ها به زانوشون میبندند به همراه یک جفت  دستکش - از هر مدلی که باشه- خیلی خوبه .

علت ساده است . در فرایند تمرین با دوچرخه خیلی پیش خواهد اومد که در حال حرکت آروم آروم به یک طرف کج بشیم و در نهایت ناچار بشیم گاهی  نیرویی بیش از وزن خودمون روکه به خاطر حرکت ایجاد شده با یک پا  تحمل کنیم .این تحمل یکدفعه این مقدار وزن روی یک پا در زندگی معمولی پیش نمیاد و بهش عادت نداریم بنابراین اوایل کار نمیتونیم با یک پا وزن کل بدنمون رو در حال افتادن تحمل کنیم و از همون طرف زمین میخوریم

 زانو بند و دستکش کمک میکنند که این زمین خوردن ها به ما و لباسهامون آسیب نرسونه . بعد ازمدتی خودتون متوجه میشید که تحمل وزن بدنتون روی یک پا براتون عادی شده و  دیگه با زانو بند نیاز ندارید اگرچه دستکش همیشه با دوچرخه سواردر هر سطحی که باشه خواهد موند.

به کلاه مخصوص دوچرخه سواری اشاره نکردم .قیمتش بالاست اما اگر دارید یا میتونید بخرید در استفاده از اون و عادت کردن بهش تعلل نکنید . درحوادث دوچرخه سواری گاهی لحظات استفاده یا عدم استفاده از کلاه تعیین کننده مرگ یا زندگیه

یه چیزی در مورد خرید دوچرخه بگم .توجه کنید دوچرخه ای بگیرید که وقتی روی زینش نشستید کف هر دو پاتون راحت روی زمین باشه . این ارتفاع استاندارد زین در دوچرخه سواری نیست ولی اگراین کار رو نکنید زمین خوردن های سخت تری خواهید داشت . برای بعضی ها مثلا خانومها کاملا این امکان هست که اگر زین یک دوچرخه رو تا آخر پایین بیارند باز کف هر دو  پاشون به زمین نرسه . از انتخاب این نوع دوچرخه ها برای یادگیری اجتناب کنید و گول حرفهای فروشنده در مورد استاندارد تعیین ارتفاع زین رو نخورین . حرفهاش کاملا درستند اما برای وقتی خوبند که در مرحله آموزش نباشید .یادتون باشه این شمایید که ممکنه زمین بخورید نه اون پس کار رو برای خودتون سخت نکنید

ادامه دارد ...

نظرات 4 + ارسال نظر
یاسی چهارشنبه 1 بهمن 1399 ساعت 20:34 https://jasmin2020.blogsky.com/

سلام
من بچگیام دوچرخه سوار خیلی ماهری بودم...اومدیم اینجا...یکی دو بار امتحان کردم..دیدم وای..اصلا انگار در عمرم حتی یه دوچرخه رو لمس هم نکردم!!...هر چی تلاش کردم نشد!!!...نتیجه اخلاقی اینکه دوچرخه هه پرتاب شد توی انباری برای مدت 9 سال..بعد هم توی اثاث کشی اخیر بخشیدمش به یه خیریه...چون بچ هام هم بدتر از خودم خیلی به ورزش اهمیت میدن!!

سلام
چه اشتباهی !!!
اگر محل دوچرخه سواری درست انتخاب بشه دوچرخه سواری یه حس دلچسب تنهایی توام با رهاشدگی میده که شبیه به کوهنوردی در جاهای بکر و دور افتاده هست بدون خطراتش
من هم زمان نوجوانیم دوچرخه سواری میکردم اما بعدا توی دبیرستان ولش کردم و تا سالها دیگه سراغش نرفتم .از همین امسال یه دفعه کل خانواده مون اهل دوچرخه شدیم .علتش هم یکی از خانومهای میانسال فامیل بود که پاشو توی کفش کرد که باید دوچرخه سواری یاد بگیره . میل و اشتیاقش مسری بود و به خصوص به من سرایت کرد
تمام تابستون و پاییز قبل از رفتن سر کار من تقریبا هر صبح زودتر از طلوع آفتاب یه مسیر ده کیلومتری رو به صورت رفت و برگشت یعنی حدود بیست کیلو متر دوچرخه سواری کردم
پست شماره 18 شرایط اون روزهای منه
متاسفانه با اومدن زمستون و سرد شدن شدید هوا و سه بار مورد حمله قرار گرفتن توسط سگهای ولگرد در خیابونهای داخل شهر
مدتیه که دیگه فعلا فقط روز تعطیل اونهم با ترس و لرز و بعد روشن شدن هوا میرم تا ببینم پی گیری های اداریم برای جمع آوری سگهای ولگرد به کجا می رسه و دوباره میتونم جرات سواری قبل از طلوع آفتاب رو پیدا کنم یا نه
ولی بهت توصیه میکنم خودت رو از دوچرخه سواری محروم نکن خیلی مفرح تر از پیاده رویه و برای سلامتی هم خیلی مفیده .
تو شروع کن و کاری به کار بقیه اعضا خونواده نداشته باش اطمینان داشته باش حداقل یکی از اعضا خونوادت هست که وسوسه بشه و پا جا پای تو بذاره
پسر من از هر ورزشی جز فوتبال و شنا بیزار بود الان تا سر کوچه هم بخواد بره بدون دوچرخه نمیره

Baran سه‌شنبه 30 دی 1399 ساعت 22:09

خیلی ممنون بابت جمله ی ؛"زبر و زرنگ"که دوستان و آشنایان و بستگان و سایروابستگان عنوانش می کنند.
بله،این خاطره واسه خیلی سال پیشه.والبته پنج سال پیش.مجددن با یه دوچرخه ی قرازه و زه وار در رفته.تکرارش کردم و
روزگار تو آچمزهشد.

+من این مسابقه ی توردو فرانس رو خیلی دوست دارم

چند وقت پیش یه مسابقه تور ایتالیا بود نگاهش کردم و از دوچرخه هاش خیلی خوشم اومد . رفتم عکس یه سری از دوچرخه ها رو که توی مسابقه بودند دانلود کردم .یکی از یکی زیباترند شرکتهای تولید کننده شون ریدلی-کنی یون-پینارل لو-بیانچی-کل ناگو هستند که اسم بیشترشون رو تا اون موقع نشنیده بودم و هر کدوم یکی از معتبرترین سازندگان دوچرخه جاده هستند.
نفر اول و ده نفر بعدی یک فاصله حدود 200 کیلومتری رو در زمانی حدود سه ساعت رکاب زده بودند که سرعت متوسطش میشه حدود 66 کیلومتر بر ساعت که باور نکردنیه .
بیشتر دوچرخه سوارها نمیتونن از سرعت 50 کیلومتر بالاتر برند چه برسه به این که بطور متوسط سه ساعت با این سرعت رکاب بزنن.

پ.ن :
من از مسابقات بدون توپ مثل دوچرخه سواری - موتور سواری یا اتومبیل سواری خوشم نمیاد و حوصله ام رو سر میبرند اما در این مورد خاص ساختار مدرن دوچرخه ها برام جذاب بود

Baran سه‌شنبه 30 دی 1399 ساعت 18:24

صحنه ی کمدی کلاسیکی رو به تصویر کشیدین.

راستش برای من اتفاق نیفتاده،
نرسیده به انتهای سرازیری،
با چند تا نیم رکاب معکوس سرعت کم و
کم تر و کمترش کردم و..کنار شالیزار سرسبز،دوچرخه رو نگه داشتم
والبته که برادرهام،فکر می کردن کله ملق تو برنجزار میشم

تا اونجا که من میدونم دوچرخه های امروزه رکاب معکوس ندارند و ر کاب در حالت معکوس هرزگرد خواهد چرخید . مشحصه که این خاطره مال خیلی وقت پیشه ولی انصافا دختر زبر و زرنگی بودی ها . دنده معکوس خوب کشیدی !!!!

اون دختر الان به یک خانوم زبر و زرنگی تبدیل شده یا روزگار تغییرش داده؟

Baran سه‌شنبه 30 دی 1399 ساعت 12:01

دوچرخه سواری یه طرف.طی کردن سرازیری و حال خوشش یه طرف

دقیقا
ولی بقیه ا ش رو نگفتی !!!
رسیدن به انتهای سرازیری
و
ترمز کردن
و
نگرفتن ترمز
و
رفتن با سر توی باقالی ها

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد