171

هر روز موقع ورود به محل کارم

اولین چیزی که می بینم قیافه نگهبان دم دره

نگهبانها چند نفر هستن و کشیک 24 ساعته 

یا چیزی مثل اون دارن

به ازای یک دوره کشیک هم 

یک دوره استراحت دارن

اونها آدمهای متفاوتی  هستند

یکیشون  هست با  مو و ریش سفید

چشمان سبز و قیافه ای آرام و مظلوم

 

 هر بار که میبینمش  از آرامش حاکم بر رفتارش 

  لذت می برم


هر کسی که  از اون در وارد محل کار میشه دغدغه های فکری

خودش رو داره

پام که به محل کار باز میشه 

یاد بدهکاریها و غم و غصه هام می افتم !!!

اما وقتی  این نگهبان رو می بینم

با اون قیافه آروم و بی غمش

و اون حالت رضا و تسلیمش در برابر زندگی

و وقتی که جواب سلام آدم رو میده  

یه هویی  احساس شادی می کنم 

و از حال خوبش 

من هم انرژی می گیرم

اما

نگهبانی  هم هست که به سگ آقای پتی بون

- کارتون مهاجران  رو که فراموش نکردین ؟  -

 هفت تا سور زده !!!

با یه من عسل هم خوردنی نیست

سلام که می گی  خودش رو به نشنیدن می زنه

یا با بی حالی و صرفا برای رفع تکلیف

زورکی و بی حال 

یه سلامی می گه و بعد  یه طرف دیگه رو نگاه می کنه

که یعنی

 " زودتر شرو  کم کن   "

هر چه هم

 وقت و بی وقت

 سعی می کنم سر صحبت رو باهاش وا کنم

مکالمه خوب پیش نمیره

زور که نیست

روی پاره آجر

 سس مایونز هم که بزنی

باز هم خوردنی نیست که نیست !!!





پ.ن 1:

چرا   انقدر از برخورد بد اطرافیانمون

حتی غریبه

و حتی

 بدون ارتباط کاری مستقیم 

 اثر  می پذیریم ؟

چرا نمیشه با گفتن " گور باباش " رد شیم؟

 من که این برخوردهای بد اذیتم می کنه.



پ.ن 2 :

چرا بعضی ها

 در شرایط کاری یکسان

حقوق یکسان

کوفت و درد و مرض یکسان !!!

انقدر متفاوت عمل می کنن ؟

مگه رفتار آدم تابع شرایط محیطش نیست ؟




نظرات 10 + ارسال نظر
قره بالا شنبه 29 اردیبهشت 1403 ساعت 21:10

متاسفانه منم مثل شما سریع از رفتار بقیه تاثیر میگیرم و اگه بد باشه به شدت بهم میریزم
البته الان باز بهتر شدم
و با جمله به دکمه آستینم خیلی چیزا رو رد میکنم

بدون شک این وضعیت یه ضعف برای ما محسوب میشه
من هم کم کم دارم این مساله رو می پذیرم که قرار نیست
همه از من خوششون بیاد
هستند آدمهایی که حسادت می کنند ()
و این حسادت رو در رفتارشون بروز میدن
در موارد این چنینی گناه ما چیه ؟
هیچی !!!
پس در شرایطی که مقصر نیستم نباید ناراحت بشم
من هم می گم به درک !!!
و سعی می کنم بهش فکر نکنم
هر چند ته دلم باز می خوام همه از من راضی باشند
نمی دونم روانشناسها که برای هر وضعیت و شخصیتی
یک بیماری اختراع کردند به این حالت چی می گن
ولی
به درک !!!
اهمیتی به حرفشون نمیدم
تا زمانی که کسی رو آزار ندادیم
یا خودمون آزار ندیدیم
آدمهای سالمی هستیم
حتی اگر روانشناسان بگن که نیستیم !!!

گیل‌پیشی جمعه 28 اردیبهشت 1403 ساعت 02:33 http://Www.temmuz.blogsky.com

سلام جناب مونپارناس.
همیشه عالی باشید.
حق با شماست.

مامان یک فرشته پنج‌شنبه 27 اردیبهشت 1403 ساعت 13:06 http://Parvazeyekfereshte.blogsky.com

سلام
میدونی چیه گاهی آدم ها بدون هیچ شناختی از هم نمی تونن با هم ارتباط بگیرن و در اصطلاح به هم سیگنال نمیدن بدون هیچ علتی دو نفر ممکنه از هم خوششون نیاد نگهبان مورد نظر هم ممکنه شامل این مورد بشه البته اگر رفتارش فقط با تو اینگونه هست میشه همچین برداشتی کرد.
آدمها مهر طلب هستن همه ما اگر کسی بهمون بی محلی کنه ناراحت میشیم حتی اگر اون فرد غریبه باشه.
فکر کنم چاره ای نداری جز اینکه بپذیریش

سلام میف
چطوری ؟

" همه ما اگر کسی بهمون بی محلی کنه ناراحت میشیم حتی اگر اون فرد غریبه باشه.
فکر کنم چاره ای نداری جز اینکه بپذیریش"

همینطوره که می گی
شاید من زیادی حساسم
بقیه که اهمیتی به رفتارش نمی دن
در واقع با بقیه نگهبانها خوش اند و این یکی رو ندیده می گیرند!!!

شادی پنج‌شنبه 27 اردیبهشت 1403 ساعت 00:46 http://Manrabekhan.blogsky.com

:) می دونم ازدواج یه قرار داد مالی هست. معمولا ادما دنبال کسی در ازدواج هستن که حمایت مالی بشن.
احساسات و باقی مسایل هم مهم نیست. این چیزی هست که خودم بهش رسیدم.
اما می تونم ته دلم کسی دوست داشته باشم که وجود خارجی هم نداره. :) حس زندگی می کنم. حداقل وقتی بمیرم قلبم معنی دوست داشتن رو درک کرده.

درسته
ازدواج یه قرارداده
اما نه فقط از لحاظ اقتصادی
بلکه مرتبه اجتماعی و اصول اخلاقی و ... طرفین هم درش دخیلن
هیچوقت ازدواج دو نفر با اصول اخلاقی متفاوت
یا با اهداف مختلف در زندگی
بجایی نمیرسه
حتی اگر از بعد اقتصادی هم سطح باشن
اما
اگرچه در ازدواج بعد مالی اهمیت زیادی داره و احساسات معیار اصلی نیست
اما این به این معنی نیست که زن و شوهر ها نمی تونن عاشق هم بشن

در بین آدمهای هم مرتبه از لحاظ اقتصادی
اگر گزینش شریک زندگی
با چشم باز و بر اساس همسان بودن بقیه موارد مهم مثل
اصول اخلاقی و مذهبی و رفتار شخصی و ... صورت بگیره
همین وابسته شدن زندگی آدم به شخص دیگه
و زندگی باهاش
با خودش علاقه میاره
از قضا علاقه ای که ایجاد میشه
اگر پرورش داده و ازش نگهداری بشه
عشقی واقعی و مستحکم ازش در میاد
نه از اون قبیل عشقهای هورمونی یا افلاطونی و بقیه انواع اون !!!!

شادی سه‌شنبه 25 اردیبهشت 1403 ساعت 20:50 http://Manrabekhan.blogsky.com

سلام
بابت معرفی فیلم ممنون.
چون در نظرتون از یکی از وبلاگ نویسان نام بردین، نظرتون رو تایید نکردم.
اون کامنت اگر تایید میشد کسان دیگه هم می خوندش.

سلام

" چون در نظرتون از یکی از وبلاگ نویسان نام بردین، نظرتون رو تایید نکردم."

کم دقتی کردم !!!
ممنون که با عدم تایید
راست و ریستش کردی
ولی
جدای این ماجرا
به چیزی که نوشتم دقت کن
حاصل چیزیه که بهش می گن گذر عمر

گیل‌پیشی یکشنبه 23 اردیبهشت 1403 ساعت 22:23 http://Www.temmuz.blogsky.com

سلام جناب مونپارناس. خوبید؟
رفتار آدم‌ها که تابع شرایط مختلفی هست که بسیاری از دید بقیه پنهان هست.
خوش به حال خوش اخلاقان. دنیا رو زیباتر کردن.

سلام گیل پیشی
ممنونم
بد نیستم

ماجراهای محل کارت رو دنبال می کنم
تجربه شخصی من میگه باید حتی الامکان
نسبت به رخداد های محل کار خون سرد بود
وگرنه خدای نکرده
دیر یا زود زخم معده میاد سراغ آدم

یاسی پنج‌شنبه 20 اردیبهشت 1403 ساعت 23:52

سلام دوست جان
بقول مامان بزرگ خدابیامرزم...هرکی بهت گفت کل اقا...تو بگو بعله اقا؟؟
ولکن بابا حوصله داری؟؟ انقدر صنم داریم خودمون که صنم بر توشون گم شده!!! بنظرم اون نگهبانه خودشو میزنه به نشنیدن که جواب نده..تو هم خودت رو بزن به ندیدن تا بهش سلام نکنی...والا...

راست می گی
ولی دلم می خواد صبح و در محل کار با روحیه شاد شروع کنم
نه با لج و لجبازی
خوشبختانه همیشه نیست
شاید یه روز در هفته
بقیه نگهبانها گل اند
یکی بهتر از دیگری

soly چهارشنبه 19 اردیبهشت 1403 ساعت 12:46

سلام جناب مونپارناس
به نظرم این رسالت شماست که نگهبان موردنظر رو عین موم نرم و مهربون بفرمایید.
تو میتونی ....

باور کن سولماز بارها امتحان کردم
اون مصداق بارز
نرود میخ آهنین بر سنگه !!!

پونیو سه‌شنبه 18 اردیبهشت 1403 ساعت 00:29

از تشبیهاتی که به کار بردی بسی محظوظ شدم
این...نگهبانی هم هست که به سگ آقای پتی بون

- کارتون مهاجران رو که فراموش نکردین ؟ -

هفت تا سور زده !!!
و این
روی پاره آجر

سس مایونز هم که بزنی

باز هم خوردنی نیست که نیست !!!
آقایون رو نمیدونم ولی ما خانوما یه آپشنی داریم که آدما رو محو میکنه...ینی میتونیم بقیه رو کاملا نادیده بگیریم... به نظرم شما هم گوشی به دست وارد محل کار شو که نگاهت به اوشون نیفته

"ما خانوما یه آپشنی داریم که آدما رو محو میکنه...ینی میتونیم بقیه رو کاملا نادیده بگیریم... "
ممنون که این راز مهم رو گفتی
قبلا به این مساله شک کرده بودم
در بعضی اوقات و در بعضی حالات
آدم انتظار داره شناخته بشه
اگرچه هیچ ارتباط تعریف شده ای با اشخاص مقابل نداره
اما شناخته نمیشه
این برام همیشه جای سوال بود
مصداقش خانومه در گروه های پیاده روی هست
که گاهی هر روز
و برای ماه ها
آدم توی مسیراونها میبینه
عجیبه ولی گفتن
کوه به کوه نمیرسه ...
درنتیجه
وقتی یکی از اون آدمهای هر روزه رو
نه شش صبح
بلکه نه صبح و در مسیر پیاده روی
بلکه جایی دیگه مثلا توی نونوایی
یا اداره ای میبینی
حداقل انتظار داری
طرف مقابل پیش خودش
یه تعجب کوچولو از دیدنت بکنه
مثل این :
" آه ... این همون یارو هر روزیه نیست ؟!!! "
ولی اینطور نمیشه
باستر کیتون
کمدین مشهور سالهای دور
ملقب به
مرد صورت سنگی
بایدبیاد ازشون درس بگیره

پس شگرد اون خانومها اینه !!!
مهارت در نادیده گرفتن !!!

فکر کنم دخترها از وقتی بچه هستند
روی این متد کار می کنن
و وقتی بزرگ میشن
هر کدوم یه پا متخصص " نادیده انگاری " میشن

الان یادم افتاد که زمان لیسانس
یکی از پسرهای کلاس برام تعریف می کرد که
من با خانوم فلانی (همکلاس دیگه مون) هم شهری هستیم
حتی اومده بود پیشم و کمکش کردم تا انتخاب رشته کنه
ولی الان اصلا منو نمی شناسه !!!
این هم نمونه ای از یه متخصص این فن
گفتم تا یه هو احساس استادی در این مهارت ارزنده و مهم
بهت دست نده !!!!




پ.ن :
"به نظرم شما هم گوشی به دست وارد محل کار شو که نگاهت به اوشون نیفته"
من از نظر سازمانی فقط یه کارشناس ساده هستم
یعنی اصلا پست و مقامی ندارم که بخوان برام حرف در بیارن
حتی سعی می کنم در سلام کردن
به آبدارچی و نظافت چی هم پیشقدم باشم
ولی باور می کنی چند سال پیش
یه همکار دور
بهم گفت
تو یه عیب خیلی بزرگ داری !!!
وات !!!
چیه اون ؟
گفت خیلی مغروری و جواب سلام دیگران رو نمیدی !!!
پناه بر امیر !!!!
ظاهرا من یه بار سرم شلوغ بوده
و از قضای روزگار اون آقا از کنارم رد شده
و سلامی گفته که نشنیدم و در نتیجه جوابی بهش ندادم
همون براش شد مایه دلخوری
حالا تو بیا فرض کن من هر روز از جلوی اون نگهبان
بدون عرض ارادت رد شم
خدا میدونه شش ماه بعد باید در مقابل چه اتهامی
از خودم دفاع کنم !!!!
بله جواب درست و حسابی نمیده
اما معنی اش این نیست که توقع
صبح بخیر ایران رو از من /ما نداره

ای روزگار!!!
یعنی میشه بازنشست بشه
بره پی کارش
ما هم یه نفسی بکشیم
اصلا یکی مثل پسر آقای مو و ریش سفید جاش استخدام بشه !!!
خوش اخلاق مثل باباش

شادی دوشنبه 17 اردیبهشت 1403 ساعت 22:02 http://Manrabekhan.blogsky.com

بعضی ادما به ادم انرژی خوب منتقل می کنند. بعضیا انرژی بد به ادم منتقل می کنند.

مساله اینه که چطور میشه از این انرژی بد اجتناب کرد
اون هم در وضعیتی که به هر دلیل
ناگزیر از برخورد با اونها هستیم .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد