222

فیلم  The.Silent.Hour 

ساخته شده در سال  2024

فیلم جالبی بود .

فکر کنم قبلا هم گفتم

من بیشتر سریال نگاه می کنم تا فیلم

دلایلی  هم  برای خودم دارم

1- قسمت قابل توجهی از کتاب ها  و فیلم  ها در زمان ما

 محلی شدن برای عقده گشایی نویسنده / کارگردان

یعنی  مثلا فکر کن نویسنده /کارگردان از وقتی عقل رس شده به هر دلیل

شکل و قیافه ظاهری ، وضعیت مالی یا طبقه اجتماعی خونواده  یا ...

مورد توجه جنس مخالف نبوده

حالا میاد کتابی می نویسه/فیلمی می سازه  که توش  شخصیت اصلی

در ارتباط با جنس مخالف 

هر کاری که دلش بخواد می کنه 

.فارغ از نظر بقیه

 انگار که عکس العملها و قضاوت بقیه 

هیچ اهمیتی در زندگیش نداره

اگر مثلا سی سال پیش بود 

شاید ما بعلت عدم آشنایی با فرهنگ بقیه

ملتها  باور می کردیم که میشه هر طور که بخوای زندگی کنی

بله الان هم توی بعضی شهرک های دانشگاهی آمریکا

طرف بدون لباس

لخت لخت میاد بیرون خونه 

آشغال میذاره دم در و دوباره میره تو

عین خیالش هم نیست

کسی هم کاری به کارش نداره

اما

همین شخص نمی تونه استاندارد های جامعه

 در محل تحصیل یا کارش رو رعایت نکنه

 الان در شرایطی زندگی می کنیم که به هر شخصی که نگاه کنی 

 دوستان و آشنایان و فک  فامیلش

در چهار گوشه دنیا دارن زندگی می کنن و از حال و روز هم مطلع هستند

و نمیشه چیزی رو از بقیه پنهان کرد

باور کنین برادر زاده آبدارچی محل کار  توی قبرسه

یه عموش با خونواده اش  توی انگلیسه

یه دوستش توی مالزیه

و چند تا فامیل ریز و درشت هم توی آمریکا و کانادا و استرالیا ... داره !!!

الان دیگه طوری شده که تورم ماه های اخیر کانادا رو

 برادر زاده قبرسی در جریانه 

و مشکل ترافیک ملبورن   خاله و خونواده اش  رو

عموی مقیم  انگلیس در جریانش هست  و ....

دیگه  خیال پردازی های  عجیب و غریب توی فیلمها  باور پذیر نیستند

اشتباه نشه

با پرواز خیال در آسمان هنر و اوج گرفتنش مخالف نیستم

که هیچ

بلکه معتقدم با اوج گرفتنش ما هم از زندگی روزمره جدا میشیم

و برای لحظاتی ما هم اوج می گیریم

وگرنه چرا باید دیدن فیلمهای اسپایدر من برای ما جالب باشه ؟!!!

این روزها خیلی از  فیلم ها  رو که نگاه می کنی

توش  یه عقده /بیماری  روانی  به نمایش گذاشته شده

که حال آدم بعد دیدنش 

بدتر از زمان قبل از دیدنش میشه  !!!

چه کاریه ؟ !!!

بیایم چیزی رو بخونیم یا ببینیم که حال ما رو بجای بهتر شدن

بدتر کنه؟!!!

البته استاد بزرگوار بند باز و دوستان متخصص دیگه که  روی  نیمه تاریک شخصیت انسان

 کار تحقیقی   انجام میدن ممکنه به این آثار بعنوان موضوعات تحقیق نگاه کنند

و تولید این نوع آثار رو نه فقط  مطلوب   بلکه لازم بدونند

اما من یه آدم معمولی هستم که دیدن صحنه های فجیع جرم و جنایت و هرزگی

برام جذابیت نداره

توجه کردین گفتم فجیع

وگرنه کشتن چهار نفر با یه چاقو توی یه رستوران

یا سرک کشیدن به یه  اتاق خواب

 و دیدن عملیات ویژه

به کسی ضرری نمیرسونه

شخصا ترجیح میدم فیلمی ببینم که توش 

کسی علی رغم نیاز مالی

 کیف پول یا ... رو که پیدا کرده

به صاحبش بر گردونده 

یا  سر یه صحنه زورگیری 

بجای فرار مثل بقیه تماشا چی ها

رفته جلو و حداقل داد و بیداد کرده به امید ترسوندن زورگی

نه اینکه  یکی یه چاقو دست گرفته باشه

و همین طور الکی الکی و بی دلیل

چون دلش می خواسته

  یه بابایی رو  تکه تکه کرده

و هر تکه اش رو  انداخته توی یه کامیون و فرستاده یه طرف  !!!

کتابها و فیلمهای معاصر  پر هستند از این جور کارهای فانتزی

دیوانه وار و نامعقول و بیمار گونه

قراره با دیدنش چی بشه ؟

2- بخاطر ماهیت ولنگ و باز یه سریال

و داشتن زمان کافی برای شخصیت پردازی

کارگردان فرصت کافی برای معرفی شخصیتها و شناسایی اونها

به بیننده داره

تصور کنین رفتین توی یه مهمونی

و  اصلا هم کسی رو توش نمی شناسین

و بعد یه ساعت  که تازه 

دو تا هم دانشگاهی

یه همشهری

دو نفر با  زمینه فعالیت اقتصادی مشابه خودتون

یه نفر با امکان برقراری روابط ویژه در آینده

و ... پیدا کردین

 مهمونی یه دفعه  تموم شه و فرصت هم نشده باشه

برای تماس های احتمالی بعدی شماره تماسی  چیزی گرفته باشین

از کارگردانهای بزرگ و اسطوره ها که بگذریم هستند  کارگردانهایی که

 شخصیت پردازی رو مثل درست کردن ساندویچ می بینن

بیننده نگاه کنه 

  یه همذات پنداری نیم بندی هم  بکنه 

خط روایت داستان بالا و پایینش رو بره

 و تمام !!!

توی اون زمانی که با تهیه کننده  توافق شده 

فیلم  تموم بشه   و

نخود نخود

هر که رود خانه خود !!!

 درساخت  سریال

 یه آدم ناشی مثل من هم می تونه 

-  اگر بخواد -

شخصیتها رو برای مخاطب در طی سریال 

 آروم آروم  جا بندازه

شبیه به یه آشنایی در دنیای واقعی

 که اول با یه سلام و علیک

در یه جمع کاری یا مهمونی ممکنه شروع بشه

بعد  دیدارها  بطور تصادفی ممکنه  تکرار  بشن

بعد صحبتهای بیشتری ممکنه در اون دیدار ها  رخ بده

بعد نکات مشترک پیدا میشن

- مثلا هردو صبح ها میرن پیاده روی یا هر دو پول اضافه شون رو دلار می خرند !!! -

بعد کم کم دو طرف حس می کنن طرف مقابل

آدم خوبی به نظر میادو بدشون نمیاد باز هم ببیننش

و اینطوری

بعد یه سال 

چشم باز می کنی و 

 می بینی دوست جدیدی

به گروه  دوستانت اضافه شده

قصدم اول این بود که در مورد این فیلمی که اول پست

اسمش رو نوشتم حرف بزنم که حاشیه بیشتر از اصل شد !!!

حرف حرف میاره دیگه ....!!!

بگذریم

 فیلم     The.Silent.Hour      رو دیدم  ..

فیلم خوبی بود و ازش خوشم اومد ...

توصیه می کنم بدون سانسورش رو دانلود کنید و ببینید

پ.ن 1 :

بعد اتمام تعطیلات 

با قلبی اندوهگین و شکسته سر کار برگشتم

چقدر بیکاری و کار نکردن لذت بخشه

البته بشرط دریافت حقوق

خوشا روزی که دیگه سر کار نرم

اما

حقوقم رو آخر هر ماه بگیرم

پ. ن 2:

به مونپارناس :

غصه نخور عزیز تر از جانم

آن  روزهای  کار نکردن و حقوق گرفتن خواهد آمد

فقط دعا کن آن  روز

هنوز دندانی در دهان

برای خوردن غذا

برایت باقی  مانده باشه