209 ( آخرین قسمت پست 206 - آخرین قسمت واقعی -تضمینی !!! )

سکانس اول

زمان گذشته

نور ... صدا ... حرکت به اختیار  !!!


راویان شیرین گفتار  و طوطیان شکر شکن  نقل کرده اند که :

مونپارناس نامی بود معتاد

یکی از موارد اعتیاد  او

 این بودی که همیشه مایحتاج را اینترنتی خریدی

از قضای روزگار

 اهل منزل همه در تلاش برای معاش

در ساعات اداری منزل نبودندی و این مساله 

با ذائقه آقای پستچی

خوش نیامدندی و بسته های این بینوا 

دائما برگشت خوردندی...!!!

 ناگزیر از جور زمانه 

جناب ایشان

آدرس محل کار به فروشندگان التفات فرمودندی و مشکل را

بدینسان دور زدندی

و اینک دنباله ماجرا...

سکانس دوم

زمان حال

لوکیشن داخلی 

نور ... صدا ... اکشن  :

بله ...

خرید اینترنتی بخش مهمی  داره که غالبا کمتر بهش توجه می کنیم 

تا وقتی چرخ دنده اش گیر می کنه و بعدا می فهمیم چقدر مهم بوده

و اون هزینه پست و نحوه دریافت  کالای خریده شده هست .

چون می خوام این پست مینیمال باشه

کاری به هزینه ندارم

می دونم و می دونید که رشد بیسابقه اون

خرید خیلی چیزها رو بطور پستی غیر عقلانی کرده

برای یه شونه پنجاه تومنی من یکی که دلم نمیاد 

 چهل و پنج تومن هزینه پست بدم

اما نحوه دریافت کالا

در سکانس اول به استحضار رسید که

 مونپارناس  و آل مونپارناس  به جبر زمانه

در ساعات اداری منزل تشریف ندارند

درنتیجه ناگزیر از آدرس محل کار استفاده شد تا 

مشکل حل بشه

و می شد ..

اما

از اونجایی که قرار نیست روی خوش  زندگی 

حتی تا این  قدر ناچیز

سمت ما باشه

 چیزی پیش اومد ...

موجی از طرور و پمپ گذاری ها در کشور  پیش اومد

و برهمگان

علی الخصوص کارمندان محترم 

 واضح و مبرهن است که در کشور ما 

 واحد/ اداره  هراست در هر سازمان /شرکت

دست راست  و مجری  صازمان های امنیطی هستند

و مجری اوامر اونها

در نتیجه یه هویی استفاده کارمندان از آدرس سازمان

برای تحویل بسته  های پستی ممنوع اعلام شد

بسوزه پدر مینیمال نویسی

حاشیه زیاده و گفتنش خلاف قاعده مینیمال نویسی

اما بذارین توی پرانتز بگم که .....

این داستان ممنوعیت استفاده از آدرس محل کار 

 کلی شاخه های داستانی  فرعی داره

از جمله پی گیری من کلافه و عصبانی 

- معتاد بدون مواد  !!!-

 از رییس عجیب و غریب  

هراست سازمانمون

در مورد علت و منشا این دستور

و جوابهای گنگ و بی معنی اون

و ....

اما

این ضربه کاری بود

به یکباره امکان خرید پستی

 لااقل از طریق شرکت پست  منتفی شد

بنا بر صیاست  کاری شرکت پست

بسته هایی با آدرسهای ادارات و شرکتها و سازمانها

توسط  پستچی مخصوصی بطور عمده تحویل مسوولی در مقصد می شن

و  شرکت پست تحویل به خود  فرد رو نمی پذیره

اما

تیپاکس و توزیع کننده دیجی کولا

زنگ میزنند

شما رو N طبقه می کشونن پایین

و بسته رو کف دستتون میذارن

البته بعد اینکه بدهکاریتون رو صاف کردین .

خوب...  چکار کردم ؟

از بین آشنایان ورزشیم شخصی بود  که کارمند اداره  پست بود.

مشکلم رو بهش گفتم

پیشنهاد کرد از سرویس  " صندوق شخصی "استفاده کنم .

با پرداخت 155 هزار تومن برای یک سال آدرسی به این شکل

برای من تعریف شد و از من خواسته شد از این به بعد 

این آدرس  رو در خریدهام استفاده کنم

<    اداره پست استان ....

آقای مونپارناس والا مقام پور

صندوق پستی         777777         8888888    >

مدارک هم همون چیزهای معمولی مثل یک قطعه عکس 

و کپی کارت ملی و شناسنامه

و یه چیز غیر معمولی مثل کپی سند خونه بود !!!

کپی سند خونه  می خوان چکار ؟ 

نمی دونم ...

خلاصه داستان این میشه که

 وقتی بسته میرسه اداره پست

یه اس ام اس براتون میاد که  آقا/ خانوم  فلانی 

بشتاب که

آن عزیز سفر کرده رسید

شما هم سر فرصت تشریف میبرید اداره پست

پیش مسوول خیلی محترم صندوقهای پستی

و بعد از  امضا

بسته شما رو از جایی  در کف اتاق برمیداره

 و بهتون میگه

هرری !!!!

بله درست متوجه شدید

اداره پست پول توزیع نکردن بسته شما روازتون می گیره

بجای اینکه پستچی اش مجبور بشه بیاد دم در خونه یا محل کار

و بسته رو بهتون بده

شما رو می کشون اونجا

تازه یه  پولی هم  سالانه ازتون می گیره !!!


این سرویس رو با صندوقهای پستی فیزیکی

که بهتون یه صندوق و کلیدش رو  میدن

 اشتباه نگیرید

اینجا همه بسته ها روی هم یه جا انبار میشن

تا توسط مسوولش به شما تحویل داده بشن


هنر مسوولان اداره پست رو میبینید؟

برای کار نکرده هم می تونن از مردم پول بگیرن

آفرین اداره پست

تو باید الگوی شرکتهای پستی در بقیه کشورها بشی ...



پ.ن :

توجه کردین که کار رو سریع جمع کردم ؟

آی...   از مینیمال نویسی

وای ...  از مینیمال نویسی

و بدینگونه پست 206 که کم کم داشت مساله دار میشد

- شائبه آب بسته شدن به اون  توسط راقم این سطور -

بحول و قوه الهی پایان یافت

الداعی   المونبارناس

ادام الله ظله الشریف

 




نظرات 7 + ارسال نظر
یاسی چهارشنبه 24 بهمن 1403 ساعت 03:02 http://Jasmin2020.blogsky.com

سلام
خوش بحالت مونیارناس جان...کاش منم عین تو انقدر توانایی در نوشتن پستهای بالا بلند داشتم..ولی حیف که ندارم...و در این امر مبارک ناتوان محسوب میشم...

سلام یاسی
اول اینکه:
پستهایی که می نویسی خیلی هم از لحاظ تعداد خطوط
مناسب و خوب هستند.
اگرچه تعداد پستهات در یک ماه
اونقدر که باید نیست
خوب ... لعنت به شرایط سخت زندگی

تازه
مگه چه خبره؟
وبلاگ نویس مگه نویسنده قرن نوزدهمیه که
به ازای هرخط نوشتن
بهش یه پولی بدن ..؟!!!
- که ایکاش اینطور بود -
همه اش مفت نویسی و رایگانه و طولانی نویسی
حاصلی جز فرسایش برچسبهای فارسی روی کیبرد
و نوک انگشتان نداره

ثانیا :
می دونی تا حالا چند نفر از چند قسمت نویسی بعضی
پستهای من انتقاد کردند؟
اونها بهش می گن سریالی نویسی
و من رسما و مکتوب ... !!!
متهم شدم به آب بستن به بعضی پستهام
- یکی از معاونین دادستان که با من آشنایی داشت
غیر رسمی بهم گفت که اتهام اصلی در مورد پست 206 من هست -
خوب ..
چرا می خوای سر بی دردت رو دستمال ببندی یاسی ؟!!
هنوز دارم دنبال یه وکیل می گردم تا بتونه ازم با حق الوکاله کم
یا ترجیحا رایگان
در مقابل این موج انتقادات دفاع کنه
امیدم به سولماز بود که توی یه دفتر وکالت کار می کنه
ولی تابحال واکنشی نشون نداده ...
فکر کنم کار با وکلا روش اثرگذاشته و منتظره خودم
مثل بقیه مشتری ها ازش درخواست مشاوره حقوقی کنم .

پ.ن1:
از حق نگذرم عمه خانم تنها کسی بود که برام یادداشت
< سرت سلامت>
گذاشت و همدردی کرد
ولی
میدونی که محبت عمه ها و خاله ها پشتوانه معلومات
حقوقی نداره و در نتیجه نمی تونه از من در برابر اتهامات
محافظت کنه .هر چند دلگرمی و
خوشبحالی زیادی ببار میاره .


پ.ن 2:
خودت خوبی یاسی ؟
لازم به گفتن نیست که همچنان
منتظر ادامه داستان اون اجاق گاز تون هستیم.

الان قیمت سیب زمینی و پیاز اونجا چقدره ؟
اینجا که قیمت یه کیلو سیب زمینی
به عدد باور نکردنی
هشتاد هزار تومن هم رسیده بود

فاخر دوشنبه 22 بهمن 1403 ساعت 15:41 http://Fleabag.blogfa.com

من زیاد اهل خرید انلاین نیستم ولی خانواده‌م خیلی برام وسیله پست می‌کنن، محله ای که خوابگاهم بود خیلی پست خوب و پستچی منظمی داشت و مستقیم با خودم دیگه در ارتباط بود ولی اینجایی که الان هستیم با اینکه پستش نزدیکمونه باز ادا داره و خونه رو پیدا نمی کنه و برگشت می‌خوره ....


با جزئیات خوبه ولی دنباله دار نه، یعنی همونجا تموم شه دیگهههه

در اهمیت کار پست و تاثیرش در زندگی خیلی ها مثل دانشجوها شکی نیست
اما خرید اینترنتی باعث استفاده بهینه از زمان و هزینه میشه
بشرطی که سازمان یافته باشه و حقوق خریدار رعایت بشه
متاسفانه الان خیلی از درگاه های خرید این مساله رو رعایت نمیکنن و فروشنده ها بطور واضحی سعی می کنن از نا اطلاعی بعضی خریدار ها از قیمت کالا جنس رو با قیمت غیر واقعی بهش بندازند بدون اینکه برای این گرون فروشی تنبیه یا مواخذه بشن.

پ‌.ن :
موقع نوشتن
بی اختیار خواننده ای رو تصور می کنم‌ که
کنار خیابون منتظر سرویس یا اتوبوس وایستاده
همچین شخصی دقت و حوصله خوندن یه متن متوسط یا طولانی رو‌نداره
ازطرفی تمایل من در نوشتن به بیان جزییاته
این باعث میشه که نتونم چیزی رو‌که می خوام بگم مثل تو کوتاه و مختصر بگم
و ناگزیر از سریالی کردنش هستم
واقعا برام نوشتن بدون توجه به شاخه ها و مطالب فرعی ممکن نیست .

بندباز شنبه 20 بهمن 1403 ساعت 20:38 http://dbandbaz.blogfa.com

سلام
چند وقت پیش نمایشگاه بین المللی تجارت الکترونیک و دستاوردهای دیجیتال ایران توی تهران برگزار شد. یکی از نشست های خیلی جالبش، درباره ی هوش مصنوعی بود. من وقتی داشتم به گزارشش نگاه می کردم، خنده ام گرفته بود. وقتی اکثر پلتفرم های مهم برای کاربران بسته شده و سرعت اینترنت آدم رو یاد دایال آپ های قدیم می اندازه، هوش مصنوعی رو کجای دلمون بذاریم؟!!
حکایت صندوق پستی شما هم همون هوش مصنوعی ست. ما از همه پیشرفتهای جهانی، فقط ظاهر و پوسته ش رو برمیداریم. ادابازی درمیاریم. و فکر می کنیم خیلی خوبیم! خدمات پست هم یکی از خوبترین قسمت هاش هست.

دقیقا همینطوره که می گی بند باز
تمام این چیزها
براشون بی ارزه و فقط پوسته ظاهری اش رو می خوان
ارزشش ه هم فقط به اندازه اضافه شدن نیم خط
به گزارش به مافوقه
... که بله
این چیز رو هم به سرویس هامون اضافه کردیم .!!!

همین الان که برات دارم می نویسم
اینترنت ADSL خونه قطعه .
بعد از کلی کلنجار با پشتیبانی
دیروز وصل شد و امروز دوباره قطع شده
و این نوشته ها رو دارم با گوشی برات می نویسم .

تا جزیی از رخداد نباشی کاملا به نمایشی بودنش پی نمیبری .
من زمانی که برای مسابقات کشوری درون سازمانی
می رفتم استانهای دیگه
این مساله رو واقعا درک کردم .
برکزار کننده ها یه اعتباری گرفته بودند و باید
یه گزارشی رو در مورد چگونگی هزینه کردنش به
بالادستیشون می دادند
مثلا در این حد :
تعداد n نفر بازیکن در m روز تعداد x بازی رو انجام دادند
و هزینه غذا و اقامت و ایاب ذهاب و
هزینه های متفرقه مبلغ k تومان شد .!!!!
البته با ضمیمه فاکتورها به گزارش ...
همین ... نه بیشتر !!!
اصلا حرفی در مورد سطح بازیها یا هر چیز فنی دیگه نبود
در جلسات توجیهی قبل از مسابقه هم
حرفی در موردش نبود .فقط این پول هزینه بشه بره پی کارش
و البته اطمینان از این مساله که صاحبان حق !!!
از این خوان نعمت
سهمشون رو برداشت کرده باشند ..

هانیه پنج‌شنبه 18 بهمن 1403 ساعت 18:57

سلام ..آخیششش.. بالخره داستان به سر رسید
ولی این داستان روایت نبودا .. مقاله بود به زبان تاریخ بیهقی
همون مونپارس قصه گو بهمون برگرده لطفا
.. خورشید خانوم با اون غذاهای شمالی و خوشمزه که قبلا عکس سینی هاشو میذاشتین بهتون قوت بده برگردین به پست ۲۰۵ به قبل .
پینوشت
با نظرتون در مورد دی.جی کا.لا جدید موافقم قبلا سال ۹۲ اینا عالی بود بخصوص در زمینه موبایل و تبلت

آدمی با روزگار تغییر می کنه هانیه
همینطور هم سبک نوشتنش
اگرچه همیشه امیدوارم طوری بنویسم
که حتی اگر خوشایند خواننده نیست
باعث دلزدگی و کسالتش هم نباشه.

هدفم هم از این سه پست آخر
معرفی سرویس <صندوق شخصی> در اداره پست بود
چون می دونم بعضی ها همین وضع من رو دارند
و امیدوار بودم این پستها کمکی برای اونها باشه
یادت باشه
مهمترین عملکرد وبلاگ نویسی و وبلاگ خوانی
اشتراک تجربه هامون با همه .

ننه ناصرجون پنج‌شنبه 18 بهمن 1403 ساعت 17:41

عمه خیلی کوتاهش کردی دیگه،مینیمال ندوست.قشنگ با ذکر همه جزئیات بنویس تا به دلم بچسبه.مورد بعدی عمه جان اگر مادر و پدرخودت یا خورشیدجان در قید حیات هستند و با شما در یک شهر میتونی آدرسشون را بدی و در نهایت یکروز که میری سربزنی،تحویل بگیریکاری که بچه های ما کردند و صدای آقای پستچی را درآوردند که خجالت نمیکشن آدرس خودشون را نمیدن

خدا اموات شما رو بیامرزه عمه جان
از جمعی که اسم بردی فقط یکی برامون مونده
و در شهر ما هم نیست
اگرچه اگر هم که بود
شرممون می اومد با
وضعیتی که داره مزاحمت براش ایجاد کنیم
همین صندوق شخصی عالیه
زیر بار منت کسی هم نیستم .

ماهش پنج‌شنبه 18 بهمن 1403 ساعت 11:17 http://badeyedel.blogsky.com

خوبه می خواستید کوتاه بنویسید
خلاقیت شما هم خوبه ها

چه میشه کرد ؟!!!
نوشته کوتاه من هم اینجوریه دیگه ...

زهرا پنج‌شنبه 18 بهمن 1403 ساعت 09:54

سلام
یه محل هایی در نظر گرفتن مثلا دیجی کالا این آپشن رو داره ، که میبره بسته رو میزاره اونجا . یه سری باکس هست . بعد شما میری برمیداری هزینشم کمتر میشه.
اسمش گنجه هست

دیجی کالا مدتهاست که بخاطر سیاست کاری جدیدش
از چشمم افتاده
اگر شما دیجی کالای اولیه رو می دیدی
منظورم رو متوجه میشدی
اون دیجی کالا مشاور و امین خریدار بود
این دیجی کالا شریک دزد و رفیق غافله هست
و با چشم پوشی از کیفیت بد اجناس عرضه شده
توسط فروشندگان عملا داره به خریداران دهن کجی می کنه
هر کاری هم بکنه در نهایت فرقی نمیکنه
اعتماد سازی دوبار خیلی سخته

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد