ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
راه دور نریم
مثل این وبلاگ نویس عزیز و عاشق کتابمون
که آشنایی با خیلی از نویسندگان و کتابهاشون رو بهش مدیونمدر افکار این گروه ، هنرمند و اثارش هیچ وظیفه و رسالتی ندارند
جز
خلق "زیبایی " که اون هم ماهیت ذاتی هنره
یعنی
از دیدگاه اونها اصلا ضرورتی نداره که اثر حاوی
پیام اجتماعی ، سیاسی، اخلاقی ، پیشنهاد سبک زندگی یا ... باشه
که باعث بشه بیننده اثرهنری
وضعیت متفاوتی نسبت به قبل از دیدن اون اثر پیدا کنه
و درک و بینشش
نسبت به خودش
یا ساختارهای مختلف جامعه و امثال اون ارتقا پیدا کنه
منظورم ساختارهایی مثل ساختار سیاسی
طبقاتی ، اقتصادی ، روابط بین آدمها در جامعه و ... هست
بنظرماثر هنری زمانی مفید و موثره که علتی بجز خلق زیبایی
هنرمند رو وادار به آفرینش اون اثر کرده باشه
به نقاشی" فرانسیس گویا"
از یک صحنه تیرباران در جنگ داخلی اسپانیا
نگاه کنید و بعد اونو
با " لبخند ژوکوند" اثر " لئوناردو داوینچی " مقایسه کنید
متوجه منظورم میشید .
البته قبول می کنم که در این صورت
اثر هنری احتمال زیادی داره که شبیه
به یک روزنامه بشه
مفید و کارا اما با طول عمر مفید وتاریخ مصرف کم !!!
و در برابرش
آثاری که صرفا برای زیبایی خلق میشن
بی فایده اما ماندگارند مثل مجسمه ها و ظروف تزیینی
و نقاشی هایی مثل نقاشی ها از طبیعت و چهره آدمها
که قرنها ماندگارند
اما دریغ از پشیزی تاثیر در تغییر
وضعیت زندگی آدمها یا جامعه
ادبیات شاخه خاص و محدودی از هنره که به همراه هنر های نمایشی
و موسیقی بیشترین نفوذ رو در زندگی ما مردم عادی داره
هنرهای دیگه مثل نقاشی و مجسمه سازی و .... و دهها هنر دیگه
معمولا مخاطب و علاقه مندان محدود تری نسبت به
این سه تا دارند
این سه تا
یار روزهای بد و خوب ما
و رفقای بی کلکی هستند که بخصوص
هر وقت دلمون پره یا روبراه نیستیم
به اونها پناه می بریم
نویسندگان بطور اخص
کارشون شیرجه زدن به اعماق روح و روان آدمیه
بعضیشون از اون اعماق لجن بالا میارن و توی صورت مردم می پاشند
و بعضی شون هم مروارید بالا میارن و به دیگران هدیه میدند.
- با قیمتی ناچیز معادل قیمت خرید یا کرایه آثارشون !!! :چشمک: -
بنظرم نویسندگانی مثل فردریک بکمن
- که در دو پست قبل در مورد دو تا از کارهاش صحبت کردم -
غواص مرواریدند
برای همین به نظر من کارهاشون
ارزش خوندن
و یاد گرفتن روش زندگی از دیدگاه اونها رو
داره
:لبخند:پ.ن 1 :
چیزهایی که نوشتم
نظر شخصی من بود و هیچ اصراری هم
به درست بودنشون ندارم
عاشقان هنر
بخصوص
طرفداران نظریه هنر برای هنر
منو بخاطر این دیدگاه مغایر با نظرشون خواهند بخشید .
پ.ن 2 :
این پست رو تقدیم می کنم به
که نظرش باعث و بانی نوشتن این پست شد .
قلم بسیار زیبایی دارید.
یه سوال برام ایجاد شد.
مگه به دنبال زیبایی بودن، راه نجات نیست؟
هنر به تنهایی یعنی تشویق به زیبا دیدن دنیا.
با نظرتون موافقم.
اما سواد تحلیلش رو ندارم.
راستی نظرم چطور شما رو یاد این موضوع انداخت؟
ممنون از پست تقدیمی، ذوق زده گشتم.
"مگه به دنبال زیبایی بودن، راه نجات نیست؟





-






هنر به تنهایی یعنی تشویق به زیبا دیدن دنیا. "
به نظر من هنر برای هنر یعنی تنزل اهمیت هنر به چیزی مثل مسواک زدن ...!!!
خوبه
اصلا عالیه
ولی مسواک زدن تو باعث نمیشه دندونهای مادرت هم سالم بمونه
وقتی هنر به عنوان یه ابزار برای افزایش آگاهی جامعه استفاده بشه
به چیزی مثل روزنامه تبدیل میشه
درسته که ارزشش مقطعی میشه
- یه روزه مثل روزنامه -
ولی خودت میدونی همین روزنامه با ارزش یک روز که بعدش
فقط بدرد پاک کردن شیشه می خوره چه اطاعات مهمی رو در مقاطع
حساس زندگی به مردم داده .
به نظرم نباید هنر رو صرفا به زیباسازی محدود کرد
ترانه های زیبای هایده و مهستی و عارف و ابی و داریوش
رو چند نسل هست که دارن می شنوند و لذت می برند
اما سرودهای انقلابی مثل
دوره رنج و حرمان گذشت
....
گذشت آن زمانی که آن سان گذشت
یا
هوا دلپذیر شد گل از خاک بردمید
یا ...
تاثیر شگرفی در روحیه مردمی داشتند
که خواهان تغییر و انقلاب بودند
یا سرود معروف " مارسی یز " در زمان انقلاب فرانسه
که بعدا سرود ملی این کشور شد و بعدها
مورد استفاده دهها نهضت آزادی بخش در جای جای دنیا شد
برو روی " سرود مارسی یز"سرچ کن ببین چی بوده و چه اثری
اون موقع روی مردم فرانسه داشته
این اون چیزیه که من از هنر انتظار دارم
در عین حالی که هایده و مهستی رو هم نفی نمی کنم .
پ.ن 1 :
خوب وقتی برات نظرم رو نوشتم
در انتهای نوشتن دیدم چقدرطولانی شده
--عین همینی که الان نوشتم
بعد فکر کردم از این نظر میشه یه پست در آورد ...
تنبلیه دیگه گیل پیشی
ابزار مورد استفاده ما تنبلها هم
روغن های ریخته شده هست
که سریعا وقف یه امامزاده می کنیم .
شما با مهربونیت ببخش که جملات مختص به تو رو
عمومی اش کردم
پ.ن 2 :
"ممنون از پست تقدیمی، ذوق زده گشتم. "
قابلی نداشت
اصلا هدف من و همکارانم در این وبلاگ !!!
جلب رضایت شماست .
یه پست دیگه بنویسیم و به شما
تقدیم کنیم تا باز
خوش خوشانتون بشه ؟!!!
هیات تحریریه
شامل مونپارناس و دوستان
- لطفا با یوگی و دوستان اشتباه گرفته نشه -
آثاری که از مکتب هنر برای هنر پیروی میکنند، واقعا ماندگار و بی نظیر هستند. این وسط آثاری که حاوی پیام خاصی به طور واضح هستند هم طرفداران خاص خود را دارند. هنر مخاطب خود را می یابد.
بله همینطوره که می گی
این اصلا از ویژگی جوامع انسانیه که هیچ عقیده
و نظر یا مکتبی بدون پیرو نمی مونه
حتی احمقانه ترین یا جنایتکارانه ترین یا مزخرف ترین اونها !!!