درباره من
مونپارناس هستم . در مورد هر چه برام جالب باشه می نویسم. سعی می کنم به عمد طنز بنویسم، چون دوست دارم حال کسی که اینجا رو می خونه موقع رفتن بهتر از وقتی باشه که اومده
ادامه...
112
هشدار :
اگه شمالی نیستید
و
تازه هم غذا خوردین
لطفا این پست رو بعدا بخونید
این پست حاوی عکسهایی
هست که ممکنه .... 
گلاب به روتون 
بازنشستگی هم عالمی داره .بیشتر آدمها به اصلشون برمیگردند البته اگه بتونن !!!!
مثلا اونی که باباش کشاورزی داره یا باغدار بوده سالهای آخرکارش
سعی میکنه زمین یا باغی بخره و سرش رو با زراعت یا باغداری گرم کنه .
اونی که باباش مغازه دار بوده ممکنه بره توی یه بنگاه مشغول شه
اونی هم که هیچ زمینه ای نداشته و باباش کارمند بوده
بیکار برای خودش میچرخه و وقتش رو توی پارک با بقیه دوستان میگذرونه !!!
همکار بازنشسته ای دارم که اهل یکی از بندرهای استامونه
و این یعنی اینکه در مورد ماهی ها اطلاعات خوبی داره .
این آقا بعد بازنشستگی بفکر این افتاد که از این مزیتش استفاده کنه
یعنی
بره سر حراج ماهی در بندر و ماهی رو کلی بخره
و بیاره سازمان و به همکارای سابقش بفروشه !!!.
به همین علت ما هم گاه و بیگاه
– البته توی فصلش –
شاهد حضوراین آقا در پارکینگ سازمانیم در حالی که
صندوق عقب ماشینش رو بالازده و مشغول فروش
ماهی های اون تو به همکارهاست .
قیمت ماهی هاش خیلی از بیرون ارزونتر نیست
و خیلی هم تازه تر نیست .
شده ازش پنج تا ماهی گرفتم یکش مونده و کهنه بوده
اما هر چی که هست برای آدمهایی که وقت یا حوصله ندارند غنیمته .
زبلها خودشون میرن بندر و از فروشندگان اونجا می خرند .
پارسال ماهی کم و گرون بود و با جیب ما تطبیق نداشت
به همین دلیل من از زمان شروع صید تا چند ماه بعد
یکی دو دونه بیشتر نشد بخرم
راستی
یادم رفت بگم منظورم از ماهی ،ماهی سفیده و لا غیر
آره این طوری شد که من منتظر ارزون شدن ماهی شدم
سال نو شد اما ماهی ارزون و فراوون نشد!!!
هر سال اوایل بهار مهلت صید تموم میشه
و
دیگه اجازه صید ماهی به صیادان داده نمیشه
چرا؟
به دلیل اینکه ماهی سفید برای تخم ریزی و تکثیر نسلش
از دریا میاد رودخونه و تبدیل میشه به یک هدف آسون
برای ماهی گیرها واگر صید مجاز باشه
نسلش منقرض میشه .
خلاصه مهلت خرید ماهی در حال اتمام بود
که
این همکار سابق اومد پارکینگ و ...
آخر ماه بود و موجودی جیب در حداقل وضعیت ممکن
اما
همکار هم اتاقی ام که می دونست من امسال ماهی زیادی نخریدم
باهام اومد پارکینگ و انقدر گفت و گفت و گفت
که یه وقت چشم باز کردم و دیدم ده تا ماهی
خریده ام !!!
البته برای اینکه جو نداده یاشم اینو از قبل بگم
ماهی ها همه کوچک و از نوع کارمندی بودن .
در دونوع 60 تومنی و100 تومنی .
ما توی شمال ماهی رو کیلویی نمیخریم
بلکه برحسب اندازه اش قیمت گذاری میشه
این همکارم برای تشویق من به خرید انقدر با فروشنده چونه زد
تا 60 تومنی ها رو به 55 و 100 تومنی ها
رو به 85 تومن تنزل قیمت داد .
و
اینطور شد که بدام افتادم و یهو دیدم ده تا ماهی دستمه !!!
در جا مرخصی گرفتم و اومدم خونه و افتادم به جون ماهی ها
این عکس اونهاست بعد شستن و بریدن دم و باله ها
البته این ماهی ها خیلی کوچکند یعنی بزرگترینشون طولش
حدود 40 سانته که جزو ماهی های کوچک و مستضعف خور
محسوب میشه که البته در عکس بخاطر نبود رفرنس طول
اندازه شون بزرگتر از چیزی که هستند دیده میشه
در مرحله اول باله ها و دمش رو زدم و بعد شکم رو خالی کردم
اینها محتویات شکم ماهیه که از دو بخش
– از دیدگاه ماهی خورها نه دانشمندان علم آبزیان –
تشکیل شده
الف –بادکنک ماهی وقسمت چسبیده بهش
که
اشپل در ماهی ماده یا شیاف در ماهی نرهست
ب- روده و جگر
قسمت اول تمیز کردن نمیخواد
اما
قسمت دوم گرفتاری زیاد داره
گرفتاری اول یه کیسه کوچک هست به اندازه یه لوبیای کوچولو
که لابلای جگره و در واقع کیسه صفرای ماهی هست .
خیلی نازکه و سریع پاره میشه .
و اگر پاره بشه محتویاتش میریزه روی بقیه قسمتها
و
خداحافظ جگر و روده !!!
چون بحدی تلخ میشن که مسلمان نشنود کافر نبیند
گرفتاری دوم نحوه تمیز کردن روده ماهی هست .
بعضی ماهی ها قبل از صید نوعی صدف خورده اند
که ما بهش می گیم گوش ماهی
ذرات سفت پوشش بیرونی این صدف های خورده شده
بصورت خرد شده توی روده ها ی ماهی صید شده هست
و بهترین کار دور ریختن کل روده هست
چون تمیز کردنش غیر ممکنه
و هر جور که تمیز کنی آخرش یه تکه از صدف
از دست آدم در میره و موقع خوردن میاد زیر دندون و .... واویلا !!!!
اما
اون ماهی که صدف نخورده کافیه روده اشون رو که
تقریبا کمتراز 30 سانت طولشه به چند قسمت کوچکتر تقسیم کنیم
و با فشردن اونها محتویاتش روکه معمولا
یه خمیر شله بریزیم بیرون و کار تمومه
این هم حاصل کار
چندشه؟ !!
قبول دارم ظاهرش حال بهم زنه ولی وقتی پایان کارش رو ببینید
یا
اگر شانس خوردنش رو پیدا کنید نظرتون عوض میشه
اون بادکنک هایی که چیزی بهشون نچسبیده مال
ماهی هایی بودن که تخم ریزی یا بارور کردن تخمها
رو تموم کردند .
بنا براین در زمان صید دیگه اشپل یا شیاف نداشتند.
روده و جگر چند تا از ماهی ها رو بخاطر وجود
خرده های صدف دور ریختم و این چیزیه که از
ده تا ماهی برام مونده
اگه حالتون بد نمیشه این یه نمای نزدیک از
روده و جگر تمیز شده ماهی هاست .
حالتون بد شد؟
من که هشدار داده بودم
ولی سربالایی تموم شده و از این به بعد سرازیری داریم 
حالا این ها رو توی یه تابه که قبلا یه کم روغن تهش ریختیم می ریزیم
و با شعله کم حرات میدیم .این مخلوط اول آب پس میده
و بعدا مقداری روغن هم پس خواهد داد .
بنابراین روغن زیادی در ابتدا نیاز نیست توی تابه بریزیم .
این بار من از روغن زیتون استفاده کردم . جهنم ضرر !!!!
باید مراقب محتویات تابه باشیم و هر چند وقت یک بار همش بزنیم .
اینجا در اواسط کار من فلفل و زرچوبه رو اضافه کردم
.چون من از نمک پتاسیم
- نمکی که تاثیرناچیزی درافزایش فشار خون داره -
استفاده می کنم که نباید حرارت زیاد ببینه
نمک رو در انتها بهش اضافه می کنم .
بفرمایین .
این هم محصول نهایی
هشدار!!!
مراقب انگشت هاتون باشین
من مسوولیتی قبول نمیکنم اگه یکی از
انگشتهاتون رو وقت خوردنش ....
برای ادامه تمیز کردن ماهی های شکل یک
آبشش و چشم های ماهی رو در میاریم
البته این مرحله یه شستشوی حسابی نیاز داره
چون معمولا آبشش ها پر ماسه هستند و اگر خوب اون قسمت تمیز نشه
بعدا زمان
خوردن ممکنه ماسه ها زیر دندون بیان و ...
این هم محصول نهایی که آماده قطعه قطعه شدن و
بسته بندی و فریز شدنه
پ.ن 1:
همولایتی های محترم
یاسی jasmin2020.blogsky.com
و
رافی raphaeletanha.blogsky.com
جاتون اینجا سبز
پ.ن 2 :
نکته خنده دار و شاید گریه آور اینه که بنا به گفته یکی از همکارا
که ارشد آبزیان داره چرخه تولید مثل ماهی سفید سالها
– شاید هم ده ها سال –
هست که بدلایلی قطع شده .
ماهی هایی که میبینیم حاصل رشد میلیون ها بچه ماهی هایی
هست که مراکز تکثیر شیلات سالانه در دریای خزر رها می کنه .
این مهاجرت سالانه ماهی ها به سمت رودخونه فقط جنبه غریزی داره
و عملا باعث تولید بچه ماهی و رشد اونها تا بزرگسالی نمیشه .
همه چیز یک دروغ بزرگه و اگر آزاد سازی سالانه میلیونها بچه ماهی
توسط شیلات نبود ماهی سفید مدتها پیش به خاطره پیوسته بود
ما مدتهاست که چرخه های زندگی حیوانات زیادی رو
در محیط زیست نابود کردیم و حالیمون نیست.
برای نسل بعد چی داریم باقی می ذاریم؟
چقدر تخصصیه. خیلی سخته، پس من عمرا بتونم از عهده تمیز کردن ماهی بربیام.
پساپس نوش جان
شنیدی که می گن :
کار نیکو کردن از پر کردن است
آسونه
بهت اطمینان می دم
پ.ن :
ممنون
منم یه نوش جان بهت بگم بی حساب شیم
نوش جان برای چه چیزی؟
همون غذایی که دوست داری !!!
ایششششش! این همه مجیزگویی خورشید خانم! از حسودی مردم
واسع پست بعدی خواستم بهت بگم چاقالو
اما راست میگن که چاقا مهربونن
گرچه شوهر من شکم گنده هس. اصلا خیلی دارم از غبطه و ناراحتی میترکم
ظرفا رو هم میشوری؟!
" این همه مجیزگویی خورشید خانم! ... "
زندگی متاهلی ، از این گذشتها از هر دو طرف، زیاد لازم داره
وگرنه ، من بشخصه اصلا از ظرفشویی خوشم نمیاد
تازه وظیفه روشن کردن ماشین لباسشویی و بعدش در آوردن و
خشک کردن لباسها هم به مرورزمان افتاده گردن من !!!
انصافا
این کارها در قبال کارهایی که خورشید بعد از برگشتن از سر کارش
انجام میده
و
مدتها توی آشپزخونه مشغول تهیه وعده های غذا برای بعد میشه
چیزی نیست
اون وقت من کجام ؟
یا
سالن ورزشم
یا
لم دادم و دارم سریالهای کره ایم رو می بینم !!
یا
خوابم
نباید بی انصاف باشم
قبول نداری؟
" اصلا خیلی دارم از غبطه و ناراحتی ... "
خیالت راحت !!
آواز دهل از دور خوشه
یه چیزی مثل شستن ظرف و همکاری در بعضی از کارهای خونه
فقط یه خصوصیت از چندین و چند خصوصیتیه که
یه مرد در زندگی مشترک باید داشته باشه
اگر می شنیدی که خورشید ، گاهی از من چه گلایه هایی می کنه
می گفتی : بلا به دور !!!
صد رحمت به مال خودم !!!!
به این هم می گن مرد زندگی ؟!!!!
سلام
اولین باره که دیدم و فهمیدم دل و جگر ماهی هم خوردنیه.راستش ماها که اهل شمال و جنوب کشور نیستیم حتی سر و دم ماهی رو هم نمیخوریم.
جالب بود برام
خوشبحال خورشید خانم که سخت ترین بخش درست کردن سبزی پلو باااااماهی رو همسر گرامیشون انجام دادن
نوش جان
"... دل و جگر ماهی هم خوردنیه. .."
دقیق تر که بگیم روده و اشپل و شیاف ماهی سفید خوردنیه و خیلی هم خوش مزه هست .
من تا بحال ندیدم دل ماهی اصلا کجای اونه !!! اصلا چیزی شبیه به دل مرغ تا بحال توی شکم ماهی ندیدم .
اصلا ماهی دل داره ؟ !!!
جگر ماهی سفید هم خیلی باریک و درازه و نازک و کیسه صفرا که فوق العاده تلخه بهش چسبیده .
بعضی ها ترجیح می دن برای جلوگیری از ترکیدن این کیسه و تلخ شدن همه محتویات توی شکم ماهی ، جگر رو به همراه کیسه صفرا دور بیندازن و ریسک نکنن.
" خوش بحال خورشید خانم که سخت ترین بخش درست کردن سبزی پلو ...."
حقیقتش انقدر شرمنده زحمات خورشید هستم که کارهایی مثل این و شستن ظرفها کمترین کاریه که برای ادای دین می تونم انجام بدم . کارهای خونه بخودی خود وقت گیر هست و اگر با کار بیرون و کشیک های گاه و بیگاه 24 ساعته همراه باشه دیگه واویلاست .
خودت که همین وضعت رو داری و سختی دو کار خونه و بیرون رو تحمل می کنی بهتر می فهمی چی می گم .
سلام مونپارناس. ممنون از اینکه به فکر دوستان هستی
سلام بند باز
کاری از دستم بر نمیاد جز همین
شرمنده
شاید منم از نسل همان هایی باشم که بلد هستند با یک دستمال تیغ را از توی گلو دربیاورند.
یک بار برای خودم پیش آمد. دو روز اذیت کرد.
بعد در یک حرکت جرات به خرج دادم و بیرونش آوردم.
"شاید منم از نسل همان هایی باشم که بلد هستند با یک دستمال تیغ را از توی گلو دربیاورند. "
پس فکر کنم وجدانا موظفی شاگردانی پیدا و تربیت کنی که ادامه دهنده راه استادشون باشن تا این هنر ظریف رو به خاموشی نره !!!!
سلام
پاک کردن جالبی بود. اینقدر حوصله به خرج دادن و قدر دانستن.
ماهی سفید تیغ زیاد نداره؟
سلام حمیده
خوش اومدی
"پاک کردن جالبی بود. اینقدر حوصله به خرج دادن و قدر دانستن. "
ریشه این کارها در سنت هامونه .
ما این کارها رو ازپدر ها و مادر ها مون یاد گرفتیم
نسل جدید از یک ماهی ، فقط فیله اون رو با ارزش می دونه و لا غیر
" ماهی سفید تیغ زیاد نداره؟ "
نداره ؟!!
بحد افتضاحی تیغ داره !!!
تیغ هاش هم مثل مو باریک ولی تیزه
البته اگر خوب سرخ بشه تیغ هاش هم برشته و شکننده میشن و بی خطر
اما معمولا همه جای ماهی خوب سرخ نمیشه
یا ماهی اصولا سرخ نمیشه و باهاش " ماهی ملاته malate " درست میکنن
که شاید بشه بهش نوعی بخار پزی گفت .
در این موارد تیغها داخل گوشت ماهی به صورت سالم و تیز
باقی می مونن
گاهی ناخواسته یه تیغ پیدا نشده لابلای گوشت ماهی جویده و خورده میشه
از هر ده تا تیغ خورده شده نه تای اونها هیچ ضرری نمی رسونن
اما دهمی که با زاویه خاصی به سطح گلو برخورد کرده
اونجا گیر می کنه و هر کاری بکنی نه پایین می ره و نه بالا میاد.
برای خونواده من تا حالا پیش نیومده اما
دکتر دندانپزشکم می گفت که یه بار تیغ توی گلوش گیر کرده !!
و مجبور شده بره دکتر تا درش بیاره
امروزه وقتی تیغ توی گلو گیر کنه راهش رفتن پیش دکتره
تا با یه پنس اونو در آره .
اما همکارم می گفت که در قدیم پیرمرد یا پیرزنهایی
بودند که بدون پنس و با روشهای سنتی این تیغها رو
از گلوی مردم در می آوردن به اونها به زبون محلی
" خاش وی گیر " می گفتند که معنای فارسیش "استخون بردار " هست .
البته این مهارت امروزه خیلی کمیابه
و نمی دونم که دیگه کسی از اون آدمها مونده یا نه .
این همکارم می گفت عمه پیرش اش یه استخون بردار بوده
اما مدتهاست به رحمت خدا رفته
بدون تربیت شاگرد یا شاگردانی که جاش رو بگیرند.
پ.ن :
علی رغم وجود تیغ ، به دلیل طعم و مزه خاص این ماهی هنوز اکثر شمالی ها عاشقش هستند
و اونو با هیچ کدام از ماهی جنوب مثل شیر یا تن یا ... یا ماهی های دیگر شمال مثل کفال یا کولی یا اوزون برون عوض نمیکنن
بدیهیه که این ماهی برای اقوام دیگه به دلیل قیمت بالا و آسون نبودن خوردنش، جاذبه زیادی نداشته باشه
ما همیشه سیرابی رو با پاچه گوساله یا گوسفند میپزیم. تقریبا همون طعم کله پاچه رو میگیره. بدون اون خیلی بی مزه ست. امروز ناهار خوردیم. خوب بود. اما نباید توی فضای داخلی خونه پختش، چون عطر دل انگیزش اشتها رو کور می کنه
دولت شرش رو از سر کسب و کار ما کم کنه، خیلی کار بزرگی کرده!!! چه حمایتی؟ گفته مالیات کمتری می گیره !!! فکر کن! فروش تو رو صفر کرده با منت گفته مالیات رو کمتر می کنه؟! کدوم مالیات رو؟!... امیدوارم روزی اونقدر همه مون آگاه بشیم که دیگه حکومت احمق ها رو تاب نیاریم.
"ما همیشه سیرابی رو با پاچه گوساله یا گوسفند میپزیم. تقریبا همون طعم کله پاچه رو میگیره "
هوشمندانه هست .
من تا به حال همچین چیزی رو نشنیده بودم
واقعا راسته که همه چیز را همگان دانند
"دولت شرش رو از سر کسب و کار ما کم کنه، خیلی کار بزرگی کرده! "
همه چیز با هم قاطی و در هم تنیده شده
و
خشک و تر رو باهم دارن می سوزونن
شنیدم الان حتی مسابقات ورزشی رو هم بدون تماشاچی برگذار می کنن
همه
- شایدبهتره بگیم اکثریت -
به وضعیت آگاه هستند و تاب هم نمیارن
اما
"چه جور تاب نیاوردنی" ؟
این محل اختلاف نظره
"با منت گفته مالیات رو کمتر می کنه؟! کدوم مالیات رو؟! "
احتمالا منظورشون کسب و کارها و شرکتهای بزرگ هستند
نه کسب و کارهای خرد مبتنی بر محیط هایی مثل اینستا .
این کم کردن مالیات برای اون جور شرکتها واقعا حمایت محسوب میشه
اما این کسب و کارهای خرد باید به امان خدا رها بشن؟
امیدوارم یه فکر خوب برای اونها هم بکنن.
سلام
تا حالا نمیدونستم میشه محتویات ماهی ها رو خورد...
من درست کردنشم بلد نیستم حتی
سلام
" تا حالا نمیدونستم میشه محتویات ماهی ها رو خورد"
نه مال هر ماهی رو !!!
ما هم فقط و فقط مال ماهی سفید رو می خوریم
اونهم ماهی تازه صید شده
برای مردمی که از اهالی استانهای همجوار دریای خزر نیستند دسترسی
به ماهی سفید تازه میسر نیست
درنتیجه نمی تونن همچین غذایی رو درست کنن
بهر حال در کنار معایب همجواری با دریا یه مزیت های کوچکی هم از این قبیل هست
پ.ن :
اگه یه روزی گذرت به این ورا افتاد و به بازار ماهی فروشان سر زدی نوشته های سر آشپز در این پست می تونه کمک خوبی برات باشه تا دل و روده ماهی خریده شده رو دور نریزی
البته
اگر خوش شانس باشی و اون ماهی قبل از صید گوش ماهی نخورده باشه !!!
اوه اوه!! اونطوری نبود. اون پرزهاش رو گرفته بودند اما باز هم نیاز به شستشو داشت. منم دیدم هم تازه ست هم ارزون - چون کشتار روزشون زیاد بود - سه دست خریدم و دو ساعت سرپا بودم تا تمیز و خردشون کردم
زیرش رو خاموش کرد تا فردا توی زودپز بپزیمش
اوضاع کار و اقتصادی خیلی خراب شده... دیگه یه آب باریکه فروش اینترنتی هم به رومون بسته ن. خدا ازشون نگذره
خیلی تلاش میکنم راهی پیدا کنم... تا چه بشود...
بله حسابی هم پیاز و سیر و ادویه و دارچین انداختم توش. منتها بعد از دو ساعت، جان نمی تونست جو سنگین هوای خونه رو تحمل کنه
.
ممنونم از احوالپرسی ت
" بعد از دو ساعت، جان نمی تونست جو سنگین هوای خونه رو تحمل کنه زیرش رو خاموش کرد تا فردا توی زودپز بپزیمش"
واسه همینه که اگر من هوس سیرابی کنم می رم بیرون .
معدود زمانهایی که خورشید سیرابی بار میزاره انقدر بوش بده
که نه تنها نمی خورم بلکه تا مدتها هوس سیرابی هم نمی کنم .
اینجایی که من می رم سیرابی فروش کله پاچه ای هم هست و همیشه یه مقدار روغن کله پاچه رو توی سیرابی می ریزه که خیلی خیلی آبش خوش مزه تر میشه .
من توی مشهد از بهترین مغازه سیرابی فروشی سیرابی خریدم
اما فقط خودم تونستم بخورم چون بوی آب جوب می داد !!!!
از بس ما سیرابی رو با روغن کله پاچه خوردیم بادمون رفته بودآب سیرابی واقعی ، چه بو و مزه ای داره
"وضاع کار و اقتصادی خیلی خراب شده... خیلی تلاش میکنم راهی پیدا کنم... "
ان شا الله همه چیز ختم به خیر بشه
و زندگی مردم به روال درستش برگرده
جز دعا و انتظار چه میشه کرد؟
دولت وعده داده بود برای کمک به
کسانی که بدلیل فیل تر شدن اینترنت
کسب و کارشون با مشکل مواجه شده
تسهیلات حمایتی در نظر بگیره
طبق معمول باز هم وعده های توخالی
سلام مونپارناس
چه تصادف جالبی!
در حین خوندن پستت داشتم سیرابی شیردون بار می‌گذاشتم برای فردا!
من عاشق پاک کردن ماهی ام و هقته پیش هم برای اولین بار توی عمرم سیراب شیردون پاک کردم. خیلی سخت بود!
سلام بند باز
مگه الان باز هم سیرابی پاک نشده می فروشن؟
من فکر می کردم مدتهاست سیرابی رو بصورت پاک شده می فروشن وسیرابی
به همون صورتی که از بدن گوسفند خارج می شه دیگه فروخته نمیشه !!!
من یادمه مادرم آب جوش میاورد و سیرابی رو میکرد توش و بعد با یه چیزمثل پشت چاقو
اونو می تراشید تا حسابی تمیز شه .کار سخت و بد بویی بود !!!
اگه منظورت این مدلیه ، کاری کردی کارستان
نوش جان تو و" جان"
فقط یادت باشه معمولا یه مقدار پیاز یا سیر توش می ریزن تا بوش گرفته شه
پ.ن :
خودت خوبی ؟
خیلی خیلی کم پیدا هستی
برات سلامت و آرامش آرزو می کنم
اتفاقا عکس آخری رو دیدم تعجب کردم که چرا سرشون کنده شده و نخوردین! (اما انگار فقط چشم و دهنش رو در اوردین؟ درسته؟)
رشتی کله ماهی خور که معروفه. روده و مغز رو تا الان نشنیده بودم! مغزش مثل آبه؟
" انگار فقط چشم و دهنش رو در اوردین؟ درسته؟)"
دقیقا
"مغزش مثل آبه؟ "
نه
مثل آب نیست
اما مثل مغز گاو و گوسفند سفت هم نیست
همونطور که قبلا گفتم بنظرم بیشتر شبیه سفیده تخم مرغ خام هست.
دفعه بعد که ماهی خریدی قبل از دور انداختن سرش یه نگاهی به محتویات درون کاسه سرش بنداز .متوجه میشی
یا خدا مغز ماهیم مگه خوراکیه پاسخ کامنتتون رو میخوندم تازه متوجه شدم
حالا ما هم گوشت سر بعضی ماهی ها مثل سنگسر رو میخوریم ولی مغز؟
پیشنهاد میکنم همه رو یکباره بگید دود از کلمون یه باره دربیاد خلاص
پس اگه مغز ماهی خوراکیه پس اون دوستمون که گفته چشم ماهی هم ممکنه درست باشه
" یا خدا مغز ماهیم مگه خوراکیه"
چیزیه شبیه سفیده تخم مرغ نپخته و اونو از توی جمجمه ماهی می مکند و می خورند
و نه تنها مزه خوبی داره
بلکه مقدار زیادی فسفر داره
و معروفه که فسفر هوش رو افزایش می ده.
" پیشنهاد میکنم همه رو یکباره بگید دود از کلمون یه باره دربیاد خلاص"
بعضی ملتها مار و سگ و میمون می خورن اونجا دود از کله آدم بلند میشه
. خوردن مغز ماهی که کله بیننده رو به دود کردن نمی اندازه
سلام مونپارناس جان
نوش جونتون...مرسی که از منم یاد کردی دوست مهربونِ راه دورم....عکسهات خیلی نوستالژیک بودن...منو بردن به سالها پیش...به اون روزها که برای مادر بزرگم از رشت ماهی سفارشی میاوردن و اونا رو توی همین مجمعه های گرد پاک میکردن..بعدش عطر ماهی و سیر و کوکوی اشپیل که من عاشقش بودم با کته تازه دم توی خونه میپیچید....ای روزگار...یادش بخیر...
سلام یاسی
آخه کجایی تو بابا!!!
شدی عین زمانی که شیرینی پزی راه انداخته بودین
دیگه چند هفته یه بار می تونی به وبلاگت سر بزنی که !!
از دست تو
کجا نوش جانمون فکرشو کن ما بندریا با اون همه ماهی قزل پرورشی میخوریم
چون اونقدر گرونه که خریدش برامون شده رویا
از طرفی پتروشیمی ها و منطقه ویژه هم اونقدر دریا رو آلوده کردن که چند ماه پیش ۴۷۵ هزار ماهی شایدم بیشتر تو شهر ما مردن
اونم چه ماهی هایی
دریای ما خیلی وقته مرده مثل نخلامون مثل هور و رودهامون
این همکار بازنشسته اتون رو به ما قرض بدین
"ما بندریا با اون همه ماهی قزل پرورشی میخوریم چون اونقدر گرونه که خریدش برامون شده رویا "
ای خدا !!!!!
شنیدم الان ماهی هوور که ما کیلویی 20 تومن خریده بودیم بین 150 تا 200 تومن شده
وضع ما هم بهتر از شما نیست .
اگر متن این پست رو خوب خونده باشی دیدی که من هم یعد ماه ها از شروع صید وقتی بازار اشباع شد تازه تونستم چند تا ماهی کوچک بخرم .
امسال هم با اینکه فصل صید شروع شده ما هنوز جرات نداریم سمت ماهی بریم .باید وایسیم تا آخرسال تا ببینیم چی می شه .
"دریای ما خیلی وقته مرده مثل نخلامون مثل هور و رودهامون "
چه میشه کرد ؟
چند سال پیش که برای کاریاز طرف محل کارمون اومدیم طرف بندر عباس برای من و همکارام توی روستای خان سرخ (خون سرخ) هتل گرفتند
راننده آژانسی که ما رو برد بندر عباس می گفت که از اهالی همین روستاست و بعد ایجاد تاسیسات پتروشیمی تمام آبهای اون دور و ور آلوده شده و مردهای روستا که صیاد بودند بیکار
می گفت حتی برای نگهبانی هم از مردهای روستا کسی رو استخدام نکردند
تعریف می کرد که بعد از باز شدن پای شرکت نفت بعضی از زنها بچه ناقص الخلقه بدنیا آوردند .
امیدوار بودم دیگه از این خبر ها نداشته باشیم
اگه با دعا یا نفرین کاری پیش میره همه در خدمتیم
کار دیگری از دست ما ساخته نیست
این همکار بازنشسته ما هم تمام و کمال تقدیم به شما
ولی
امسال هنوز سرو کله اش پیدا نشده
اون هم از عدم تناسب قیمت فعلی ماهی و وضعیت جیب همکاراش خبر داره
منتظر ماه های آینده هست .
ما هم با امید زنده ایم
شما ها هم امیدوار باشین
آدمی با امید زنده هست
سلام
یه دوست رامسری داشتم وقتی از خوردن چشم ماهی میگفت که بین خونوادشون دعواست شاخ که چه عرض کنم فراشاخ درمی اوردم حالا موندم جای شاخ چه جایگزین کنم
ما جنوبیا هم کم ماهی نداریم ولی خلاف سنگین خوردن گوشت سر ماهی تو قلیه است اونم بعضی ماهی ها
سلام خورشید
والا من هم که کل ایل و تبارم شمالی هستند اولین باره که که خوردن چشم ماهی رو می شنوم
اگه به عکس ها توجه کنی توی روشی که ما ماهی سفید رو پاک می کنیم چشم ها رو از حدقه در میاریم و دور می ریزیم .
احتمالا اونها فقط قسمتهای داخل چشم رو در میارن و عضلات دور چشم رو نگه میدارن دقیقا مثل وقتی که توی کله پاچه فروشی چشم گوسفد فروخته میشه .
" ما جنوبیا هم کم ماهی نداریم"
آخ !!
عاشق ماهی های جنوبم
چند سال پیش توی یه سفر به بندر عباس مقداری هوور خریدیم و ... ای خدا چه گوشتی !!!!
اون موقع هوور هنوز کیلویی 20 هزار تومن و شیر 40 هزار تومن بود . هنوز مزه اون هوور تازه زیر دندونمه
.نوش جان شما و بقیه هموطنامون تو جنوب
جل الخالق! امان از شما شمالی ها! به روده هاشم رحم نمیکنید!
مردم عامه تو همه کشورها اطلاعات قوی ای ندارن. چیزی که حکومت ها رو به درستی پیش میبره، قانون، و مهمتر از اون، اجرای اون هست. چیزی که در کشور ما کلا وجود نداره
"شما شمالی ها! به روده هاشم رحم نمیکنید! "
فوق العاده خوش مزه هست
اما
اینکه چیزی نیست !!!
به عکسها خوب نگاه کن
ما سر ماهی سفید رو دور نمی اندازیم
کله ماهی رو هم می خوریم !!!!
البته بعد از کندن آبشش و چشمها
توی سر ماهی ماهیچه های ورقه ای وجود داره که ماهی ازشون برای حرکت دادن اجزای مختلف سرش استفاده می کنه . این ورقه های گوشت کوچک هستند اما بخوبی گوشت نواحی دیگرند.
و البته مغز ماهی هم خوش مزه هست .
" مردم عامه تو همه کشورها اطلاعات قوی ای ندارن. چیزی که حکومت ها رو به درستی پیش میبره، قانون، و مهمتر از اون، اجرای اون هست. چیزی که در کشور ما کلا وجود نداره "
حرف حساب .
چیزی نمی شه به حرفت اضافه کرد !!!
ایکاش اینطور نبود
ایکاش
بسیار زیبا و اموزنده
نوش جان
بلند شم برم ماهی بگیرم اینجوری نمیشه
ممنون سولماز
ماهی هم نوش جانت
آبلیمو رو زمان خوردن ماهی فراموش نکن