درباره من
مونپارناس هستم . در مورد هر چه برام جالب باشه می نویسم. سعی می کنم به عمد طنز بنویسم، چون دوست دارم حال کسی که اینجا رو می خونه موقع رفتن بهتر از وقتی باشه که اومده
ادامه...
91
روز مرد ، روز پدر
و اینک
یک مرد ...
نه !!!
یک انسان ...
در هوا سرد و بارانی بهمن 1400
بی پناه ، بی یاور ، بی کاشانه ...
نمیخواستم در روزی که بفرموده !!! باید همه باید !!! شاد باشند
در مورد غصه بنویسم
ولی
از واقعیت گریزی نیست
به هر طرف که نگاه کنی اونو خواهی دید
باید با اون مواجه شد
گریزی نیست . گریزی نیست
پ.ن 1:
در تماسی که قبلا با مسوول " سامانکده متکدیان" شهرداری
داشتم به من گفته شد که ظرفیت سامانکده تکمیله
و جا برای پذیرش کس دیگری نیست
چه بر سر ما اومده که شهری با جمعیت بالغ بر یک ملیون نفر
قادر نیست نه تنها گله گله سگ ولگرد رو از خیابون هاش جمع
و در محل مناسبی ازشون نگهداری کنه
بلکه حتی قادر نیست این تعداد محدود بی سرپناهان رو هم
در این فصل سرد اسکان بده
این شهر پره از شاسی سواران چند میلیاردی و صاحبان خانه های
چند ده میلیاردی با درآمدهای بی حساب .
پس
چه چیزی اشتباهه؟
و سیعلموا الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون
ستم پیشگان خود بدانند زود کدامین مکان است جای خلود
پ.ن 2:
پناه ببریم به زیبایی برای فراموشی واقعیت 
پ.ن3:
عکس از گل توی گلدون پارکینگ ساختمون خودمون گرفته شده
تا حالا نمیدونستم این گلهایی که هر روز از کنارشون با عجله رد میشم
میتونن انقدر زیبا باشند
اونهم در میانه فصل زمستان
پ.ن 4:
قرار بود این نوشته روز مرد ارسال بشه
اما بعلت اشکال در اینترنت و عدم امکان آپلود عکس ، ارسالش در زمان مورد نظر میسر نشد
سلام جناب مونپارناس
در چه حالین
خوبین
سلام جناب سولی !!!
مرسی
دعا گوییم
با درود ممنون از پاسخ کاملی که به کامنت من دادید. بله کاملا با شما موافقم که اعتراض در شرایط فعلی هزینه داره ولی حداقل میشه در سایت های محلی مثل گیل خبر ویا دیار میرزا نظر خودمون رو بنویسیم که اقایان افراد سابقه دار را ( بدون ذکر نام) در پست های حساس نگمارید ماجرای شورای شهر رشت در سال 92 یا گرفتند تان هست؟ بعد از ان اب از اب تکان نخورد و خیلی ها مجددا توسط اقای علوی پست گرفتند ضمنا فوران واژه های زیبا در کلامتان تحسین برانگیز است موفق باشید
سلام مجدد شکوه
من فکر می کنم مشکلات از دو طریق کاملا متفاوت قابل حله
اول :
اعمال قدرت و نظارتی پاکدست و خیر خواه از طرف صاحبان قدرت
دوم :
انتخاب اشخاص دارای صلاحیت و بدون انگیزه مادی برای شورای هر شهرتوسط مردم
اما !!!
از اولی که تا بحال خبری نبوده
و
دومی هم با هزینه نفری صد تومن پول یا یک وعده چلو کباب
- طبق شنیده ها -
براحتی توسط فرصت طلبها و سود جو ها غیر قابل تحقق شده !!!
طبق شنیده ها یکی از داوطلبین 5 میلیارد تومن برای انتخاب شدن هزینه کرده بود
به نظرت این شخص بعد انتخاب شدن در شورای شهر چه اولویتی در کارهاش داره ؟
جز جبران اون 5 میلیارد و بدست آوردن میلیاردهای اضافه ؟!!!
مشکل خود مردمند که دچار تشتت و تفاوت هدف هستند
اگر هدف همه یکی بود کسی بخاطر صد هزار تومن به همچین اشخاصی
رای اش رو نمی فروخت
در کشور ما اصلااحات از بالا فقط در حد یک نمایش بی خطر مثل آزاد سازی سواحل خزر باقی
می مونه
و
اصلاحات از پایین هم ده ها سال تا یکی شدن خواست مردم طول می کشه
اون آرمان شهری که در ذهن ماست به عمر ما قد نمیده
مگر
اونو در کشوری جز این کشور جستجو کنیم
به اندازه چند صد سال
- نه از لحاظ مظاهر تکنولوژی بلکه -
از لحاظ نوع نگاه به "زندگی" و "اهمیت دادن به بقیه آدمها " از بقیه کشورها ی دنیا عقبیم
پ.ن :
" حداقل میشه در سایت های محلی مثل گیل خبر ویا دیار میرزا نظر خودمون رو بنویسیم"
در همه جا روزنامه ها با توجه به تیراژ وسیعشون به عنوان صدای مردم عمل می کنند
اما
در اینجا بقای اونها به گرفتن آگهی از ادارات و سازمانهای مختلفه
بنظرت میشه منتقد اعمال شهرداری باشی
و
اعلامیه مزایده هاش رو هنوز به تو بده ؟
سایتها اگرچه بروز تر و مدرنترند
اما همون مشکلات روزنامه ها رو به شکلی دیگه ای دارند
اگر می خوای محدودیتهای کار رو ببینی
به صفحه ای که فیلتر شدن یک سایت رو اعلام می کنه برو
اینجاست :
http://peyvandha.ir
وگوشه سمت چپ بالا
روی این نوشته کلیک کن .
" فهرست مصادیق محتوای مجرمانه"
و
موارد ممنوع نوشتن در یک صفحه در فضای مجازی رو ببین .
یک بار که نگاه کردم بیش از صد مورد بود که میتونست منجر به بسته شدن یک سایت بشه
نگاه کن
و
بعد ببین هنوز نظرت روی استفاده از سایتها
برای بیان نظرات و گزارش تخلفات سر جاشه یا نه !!!!
شاعر معروف
بابا طاهر خوش لباس
- که بعضی به حسادت ، بابا طاهر عریانش می نامند -
می فرماید :
اگر دردم یکی بودی چه بودی !!!
وگر غم اندکی بودی چه بودی !!!
با سلام من اولین باره که کامنت میذارم ولی پست هاتون رو میخونم قلم خوبی دارید اما در مورد روز مرد واقعا تبریک برای چه؟ در شرایطی که یک مرد به دلیل فقر مالی خودش همسرش و سه دخترش را در شبراز کشت ایا روز مرد مفهومی دارد؟ از نوشته هاتون متوجه شدم که اهل رشت هستید چون تنها شهر میلیونی شمال هست چرا مردم رشت نسبت به شهرشان بیتفاوت هستند سالهاست که این شهر شهردار به خودش ندیده البته شهردار دارد ولی خیلی زود استیضاح شده برکنار میشود و افراد مسیله دار و پرونده دار و با سابقه ی اختلاس در راس مدیریت شهری قرار میگیرند ولی دریغ از یک صدای اعتراض. افراد فرهیخته ای مثل شما چرا ساکت هستید دیدن عکسی که گذاشتید مرا تا کجاها برد و چون از شهرداری نام بردید گفتم که از این شهرداری انتظار خدمت نداشته باشید
سلام شکوه
-
بذار از آخر جوابت رو بدم
" چرا مردم رشت نسبت به شهرشان بیتفاوت هستند"
" دریغ از یک صدای اعتراض"
فکر میکنی اونهایی که از آشفته بازار موجود سود می برند به همین راحتی کنار می مونن تا من و تو بپرسیم چرا؟ !!!
قاطی این مسایل شدن هزینه دادن داره
دوران گذشتن ا ز خود برای دیگران مدتهاست که گذشته
چون
بعد دو واقعه انقلاب و جنگ
همه دیدیم که فرصت طلبها چه راحت از ثمره گذشت و ایثار دیگران
استفاده کردند
و
چه ثروتها و چه املاک و ثروتهایی رو از حاصل زحمات دیگران بدست آوردند
الان هم همونها در حال سو استفاده از هر پست و مقامی هستند که بدست میآرن .
مگه کسی رییس قبلی فداسیون قبلی فوتبال " ت ا ج"رو مورد بازخواست قرار دادند که چرا با مربی سابق تیم ملی فوتبال
" مارک ویلموس"
قراردادی با چند برابر ارزش واقعی این مربی بستی
و
میلیادها تومن از پول این ملت بدبخت رو به جیب اون و ... ریختی؟
الان ساحل دریای خزر براشون مهمه
که
کوچکترین تاثیری توی زندگی چند ده ملیون ایرانی نداره
اما
کسی نمیپرسه چرا اون قرار داد رو "ت ا ج " بست
حتی تقاضایی نیست که لااقل اون بازجویی بشه و عاملین این دزدی آشکار از پول ملت مشخص بشن
اینجا هم بخشی از همین کشوره شکوه
دنبال این کار ها رفتن هزینه داره و کسی دیگه حاضر به هزینه کردن از زندگی خودش و خونواده اش نیست
حالا فقط زمان صبره و انتظار
کار دیگری نمیشه کرد
یعنی میشه کاری کرد
ولی
نتیجه نمیده
بارها و بارها آزموده شده و هر بار نتیجه یکسان بوده یعنی
هیچ !!!!
به این حالت میکن
انسداد
من تا اونجا که می شدبا شهرداری و فرمانداری و ... بصورت تلفنی ، حضوری و یا بصورت طرح شکایت سر و کار داشتم .
وقتی نهاد بازرسی شهر داری مسخره ات میکنه و میپرسه وقت اضافی داری که دنبال این کاری ،چه باید گفت یا چه باید کرد؟
نهادی که شکایت یک واحد از سازمانش رو
-به دلیل اهمال و عمل نکردن به وظیفه اداری -
پیشش بردی و وظیفه اداری اش هم بررسی شکایت شاکیانه
با شاکی با تمسخر رفتار میکنه اون هم در موردی که موضوع شکایت عدم رعایت ایمنی عابران پیاده در زمان ساخت و سازیک ساختمونه
اینجا یه دنیای در هم و برهم عجیب و بی سر و سامانیه که نگو و نپرس
یک کلام
-سر بسته -
فقط اینو بگم که اینجا شهرداری به هیچ کس حساب پس نمیده
این هم از برکت مردم سالاریه
که
نهادی مثل شهر داری که زیر نظر شورای شهر
-منتخبین مردم -
کار میکنه به احد الناسی جوابگو نیست و از صد تا نهاد ام نی تی هم بسته تر عمل میکنه
این هم ثمره حکومت مردم بر مردم !!!
شاعر فرموده :
هر چه بگندد نمکش میزنند
وای به روزی که بگندد نمک
"در مورد روز مرد واقعا تبریک برای چه؟ "
چون علی رغم این وضعیت مصیبت بار هنوز زنده ایم و داریم زندگی می کنیم
پس
نیاز به امید داریم و نیاز به اینکه کارهامون دیده بشه و قدر دانی بشیم
چه مرد و چه زن نیازمند تشویق هستیم تا فکر کنیم هنوز برای کسی مهم ایم
تبریک این روز
-مستقل از اینکه چه روزی در تقویم باشه-
ادای دین به مردان زحمت کش بی ادعایی هست
که
برای راحتی خونواده اشون دارن هر روز جون می کنن
و
چه بسا این از خودگذشتگی توسط خونواده دیده هم نمیشه
یا
وظیفه تلقی میشه
گفتن اینکه شما ها رو میبینیم و قدردان زحمات شما هستیم حداقل کاریه که برای این پدران و شوهران زحمتکش می شه انجام داد
البته
اگر این قدر دانی با یک جفت جواب پنجاه تومنی هم باشه که نور علی نوره و از خوشحالی بال در میارن !!!
"من اولین باره که کامنت میذارم "
چرا شکوه؟!!!
من راحت مینویسم تا راحت خونده بشه و راحت هم نظر داده بشه
شبیه چند تا غریبه ایم که توی ایستگاه خط واحد منتظر اتوبوس ایستاده اند و در مورد یک چیز یکی داره حرف میزنه و بقیه هم گوش میدن .
اگر
جو سنگین نباشه هر کسی ممکنه بیاد وسط و نظرش رو بگه
وقتی هم که اتوبوس اومد همه سوار میشن و هر کسی هم در ایستگاه خودش پیاده میشه
اینجا دیگه دنیای واقعی نیست که خودمون رو توی چار چوبهای مختلف اخلاقی و اجتماعی و آداب و رسومها و ... مقید نگه داریم
با رعایت اصول کلی اخلاق هر کسی میتونه آزادانه
-البته زیر نظارت برادران بالا
تقریبا
هر چی می خواد بگه و نظرش رو بیان کنه
خوشبختانه برعکس اینستا و ... اینجا بیماری لایک نداریم
و
نیازی نیست هر چه نویسنده وبلاگ گفت به به و چه چه کنیم و قربون صدقه اش بریم
خود من به شخصه بارها در وبلاگ هایی که می خونم نظر مخالف یا زاویه دار گذاشته ام
و
طرف مقابل هم اونقدر درک و فهم داشته که درک کنه
وگرنه
جاش توی لیست " وبلاگهایی که می خونم " نبود
اگر
مطلبی خوندی و با خوندش چیزی به ذهنت اومد جلوی خودت رو نگیر
مطمئن باش نظرت برای نویسنده وبلاگ قابل اهمیته
که اگر اینطور نبود؛ نویسنده مثل بعضی از وبلاگ ها
یا نظر رو می بست
و یا مطلب رو رمز دار میکرد
وقتی هیچ کدوم از این کارها رو نکرده پس ....
سلام
یک دو بار آمدم خواندم و دیدم و ... هیچ نداشتم.
برای تلاش برای یک روز بیشتر زنده ماندن هیچ نداشتم ... هیچ
اما گفتم حداقل بنویسم زردی در زمینه ی سبزی و این همه زیبایی
سلام الهام
به تعدد غنچه ها و شکفتن فقط یکی از اونها توجه کردی؟
انگار علت بودن بقیه فقط برجسته کردن زیبایی غنچه شکفته شده هست
فکر کنم طرفداران حکومت های پادشاهی این غنچه رو پادشاه یا ملکه بقیه میبینن
همه برای یکی
و
یکی برای خودش!!!
شعارشون همینه دیگه ؟ نه؟!!!!
پ.ن 1:
توی پی نوشت برات مطلبی نوشته بودم
ولی بعد نوشتن
فکر کردم بهتره این مطلب رو بعنوان نظر زیر آخرین پستت بذارم
بدو برو بخون
و
جواب بده !!!!
پ.ن 2:
نمیدونم و امیدوارم حسم درست نباشه
ولی از نوشته ات حس غم و افسردگی استنباط کردم
تو هم مثل من هنوز حقوق بهمن رو نگرفتی؟!!!
پ.ن 3:
"اما گفتم حداقل بنویسم زردی در زمینه ی سبزی و این همه زیبایی"
کار خوبی کردی
حتی اگر یه نقطه " ." بنویسی از دیدنت اینجا خوشحال میشم
بخصوص وقتی که رسمی و با عصایی قورت داده شده نمی نویسی !!!
سلام بر مونپارناس
ببخشید که اینقدر دیر رسیدم!!... در روزگار فعلی همین اندازه که بتوانی روزت را به شب برسانی یعنی یک ابرمرد هستی! یکی از آن قهرمان های توی فیلم ها! البته نه با داشتن نیروهای عجیب و غریب! بلکه دست خالی در برابر کلی موانع و هیولاها و کارهای ناشندنی درست شبیه همان فیلم ها!!
روز مرد را با کلی تاخیر تبریک می گم!!
تندرست و پیروز و شاد باشید.
و ممنونم که بابت آن مرد به شهرداری زنگ زدید! هر چند که آنها جا نداشتند اما همین خواسته ی شما ارزشمند است.
سلام بند باز
ممنون از تبریکت
امیدوارم تو و جان هم علی رغم مشکلات زندگی در این زمانه ، شاد و سلامت باشین
فقط تصحیح کنم
که من قبل از این ماجرا بخاطر یک گدای سمج بی ادب به شهرداری زنگ زده بودم
و
مقام مسوول منظورم رو اشتباه فهمید و در مورد پر بودن ظرفیت سامانکده با من صحبت کرد
برای این شخص چون ناخواسته میدونستم که ظرفیت سامانکده پره و کاری از شهرداری ساخته نیست تماس نگرفتم
فقط از دستم آه و ناله و لعنت و نفرین بر می اومد که اونهم توی پست 91 انجامش دادم. !!!
حتی یک درصد هم فکر نمی کردم که شهرداری بخواد یا بتونه در آینده نزدیک کاری براش انجام بده .
سلام
هر دو عکس حرفهایی برای گفتن دارند... در عکس اول توجهم رفت به دیوارنوشته و این بیت در ذهنم مرور شد: خانه از پای بست ویران است / خواجه در بند نقش ایوان است.
عکس دوم هم که در لطافت طبعش خلاف نیست
سلام میله
در مورد عکس اول بدون شک اولین متهم شهرداری و دم و دستگاه عریض و طویل اونه که در انجام تقریبا هر نوع وظیفه ای که بهش محول شده اهمال می کنه و به کسی هم جوابگو نیست .
به نظر خودم هم ترکیب اون شخص با اون نوشته تناقض جالبی داره که با زبان شعر زیبا بیانش کردی
عکس دوم هم نمونه ای از عجایب طبیعت در فصل سرماست
در زمانی که اکثر گیاهان خوابند گلهای این گیاه به این زیبایی می درخشند
عکس لیوان مورد نظرمو دایرکت کردم براتون
ممنون سولی
با نظرت موافق نیستم...
به نظرم اگه با همین شخصیت مولتی میلیاردر بشیم خیلی کارای خیری میتونیم انجام بدیم
باشه !!!!
من تسلیمم معاون !!!
هر چی که تو گفتی
پس بیا برای کمک به دیگران هم که شده مولتی میلیاردربشیم سولی
سلام بر شما
چون پستت در مورد روز مرد هست تبریک دوباره ...و اینکه ما فقط میتونیم شکارچی صحنه ها باشیم..و خیلی سخته که بتونیم به همشون کمک کنیم...کاش توی هر شهری چند تا مولتی میلیاردر خوش قلب بود ...واقعا بخشیدن خوشاینده...چون خدا هم خیلی به بخشش توجه میکنه...کاش من و شما یه مولتی میلیاردر بودیم
سلام سولی
جواب تبریک دوباره تشکر دوباره هست
" کاش من و شما یه مولتی میلیاردر بودیم "
کاش ... کاش ... کاش ...
پ.ن :
فکر نمی کنی اگر مولتی میلیاردر بودیم اینی نبودیم که الان هستیم ؟
پول زیاد از اون چیزهایی هست که که اگر کسی اونو داشته باشه احتمال تغییر کردن شخصیتش خیلی زیاده
اون موقع احتمالا به فکر سر و وضع خودمون یا مدل ماشین یا موقعیت خونه یا ویلاهامون بودیم و کسی برامون مهم نبود . همین مولتی میلیاردهای فعلی هم اولش مثل من و تو بودند.
سلام
)
اول روزت مبارک(تاخیر در تبریک هم بنویسید پای حساب کندی اینترنت
دوم :این دنیا نابرابری و ناعدالتی های زیادی داره خیلی زیاد و من واقعا نمیدونم چطور میشه با این ناعدالتی ها که جز و لازمه این دنیاست میشه کنار اومد و در عوض این بی پولی ها ،گرفتاری ها و مریض بودن ها قرار هست چه چیزی جایگزین بشه در اون دنیا(البته اگر دنیای دیگری وجود داشته باشه)
تا افراد بتونن به امید داشتن اون چیز این سختیها رو تحمل کنن
چه هوبه که بی تفاوت رد نشدی از کنار هر دو قاب
سلام مامان یک فرشته
ممنونم از تبریکت
امیدوارم تا سال بعد همچین روزی ما ،مردهای بهتری برای زنهای زندگیمون باشیم
" من واقعا نمیدونم چطور میشه با این ناعدالتی ها که جز و لازمه این دنیاست میشه کنار اومد"
اعتقاد من هم به وجود عدالت و یا حتی امکان وجود اون در جامعه مدتهاست کم رنگ شده
دنیا رو جنگلی میبینم که قوی از ضعیف استفاده می کنه فقط فرم وشکلش متمدنانه و انسان نمایانه هست
"چه خوبه که بی تفاوت رد نشدی از کنار هر دو قاب "
از وقتی وبلاگ نوشتن رو شروع کردم مثل شکارچی ها شدم
ولی شکارچی صحنه ها !!!
پ.ن :
خوشحالم که حالت بهتر شده