85

یکی از دوستان  به اسم  "MAN "  که مطلب 84 رو خونده بود در نظرش گفت اسم

گلی  که در انتهای پست عکسش رو گذاشته بودم گل " شیشه شور "هست

خوب ،

فکر کردم این یه شوخیه و متناسب با شکل گلهای زیبای این درختچه این شوخی رو کرده

اما

بعدش فکر کردم نکنه شوخی نبوده و واقعا اسم این گل همینه !!

زنده باد اینترنت و زنده باد گوگل !!!

مشخص شد که بعله !!!!

درسته .

یکی از صفحاتی که خوندم بنظرم از همه کامل تر و بهتر اومد

و در عین  دادن اطلاعات کامل ،  اصلا هم حوصله سر بر نبود !!!

این شد که تصمیم گرفتم برای اونهایی که به  گلها علاقه دارند

اما

حال یا وقت سرچ ندارن  لینکش رو اینجا بذارم

تا

ببینید

و

یاد بگیرید

و

لذت هم ببرید.


این رو هم بگم که ...

 

 یو      ها ها       !!!!!!!!!!!!

بازم گول خوردین !!!!


چیز دیگه ای  نمی خواستم بگم

جز اینکه

ایام بکام  !!!!

و

روزگار بر وفق مراد !!!


پ.ن :

در طبیعت همه موجودات بطور غریزی تا آخرین حد امکان برای

بقا تلاش میکنند

و

تنها در انسان و بعض موجودات هوشمند دیگه هست که شاهد

 پدیده هایی به اسم افسردگی ، نومیدی و خودکشی هستیم

موجودات زنده به حکم غریزه ، ذات ، فطرت یا هر چه که اسمش رو بذاری

فقط و فقط و فقط به بقا و زندگی  فکر میکنند

امید به زندگی رو از موجودات دیگر بیاموزیم

به رویش  فارغ از دغدغه آینده  یک دانه درخت انجیر ، در ترک دیوار،

در شکل زیر  توجه کنید

رو  رو  برم !!!!

تازه میوه هم داده !!!!




معرفی گل شیشه شور





نظرات 7 + ارسال نظر
یاسی شنبه 25 دی 1400 ساعت 21:57

سلام دوست جان
چه خاک زرخیزی داره اون مملکت ....سفره رو تکون دادیم توی باغچه و تند تند وسایل رو جمع کردیم برگشتیم تهران...3 ماه بعد که برگشتیم تا در حیاط رو بازکردیم دیدیم توی همون نقطه از باغچه که سفره رو تکونده بودیم دو تا بوته گوجه فرنگی بطور خود رو در اومدن و تازه گوجه فرنگیهای قرمز خوشرنگی هم به بار دادن...حیف از اون خاک سرسبز و شرایط آب و هوایی عالی شمال ایران...

سلام یاسی
این چیزی که می گی مال اون قدیم هاست که اینجا بودین
الان ما باقیمونده هندونه رو می ریزیم توی باغچه بعدش
بادمجون برداشت میکنیم
برای برداشت گوجه فرنگی هم الان باید لوبیا کاشت !!!!
همچین سرزمینی شده اینجا !!!!


بندباز شنبه 18 دی 1400 ساعت 22:57 http://dbandbaz.blogfa.com

سلام مونپارناس
امیدوارم حالتون خوب باشه.
یکماه هست که درگیر پیدا کردن خانه و آسیاب کشی هستیم و هنوز تمام نشده. کارهای بارلی را هم به سختی هماهنگ می کنیم. فرصت و رمقی برای وبلاگ نمی ماند. انشاالله در فرصت بهتر خدمت می رسم.

آخ بند باز !!!
گفتی مدینه
کردی کبابم

دعا میکنم شرایط کشور طوری بشه همه خودشون صاحب خونه بشن
واقعا مستاجری سخت و طاقت فرساست
بخصوص با این شرایط کشور
برات آرامش و سلامت آرزو میکنم

Soly سه‌شنبه 14 دی 1400 ساعت 20:52

کندر رو مثه آدامس جویدن میکنن...و برای کبد هم فایده داره...یه مطالعه انجام بده...

باشه ،حتما مطالعه می کنم
و
ممنونم سولماز

Soly سه‌شنبه 14 دی 1400 ساعت 16:12

سلام خوبین
در مورد کندر اطلاعات دارین . یه جا نوشته بود برای ازبین بردن چربی کبد موثر هست.

سلام سلی
توی کتابی خوندم که کندر رو مثل عود می سوزونند و بوی خوبی داره
در همین حد فقط می دونم
از صبح تا شب هر غذایی که میخوریم یا توش روغن هست یا سرخ کردنیه
تحرک کافی هم که نداریم
این میشه که داد کبد مون در میاد
لطف کردی سلی
ولی
خودتم دکتر متخصص رو یادت نره

میله بدون پرچم یکشنبه 12 دی 1400 ساعت 10:22

سلام
اقا برداشت من درست است که درخت انجیری آن طرف دیوار است و این شاخه خودش را به هر صورت به این طرف رسانده است؟! همین هم البته خودش اعجازگونه است! ولی اگر از خود دیوار درآمده باشد به نظر می‌رسد که می‌توان به آن دخیل بست!!!

سلام میله

نه !!
اون طرف دیوارفکر کنم تعاونی مصرف یه اداره هست و امکان وجود درخت انجیر در اونجا منتفی !!!

اگر تا این حد اعجاز باعث تایید صلاحیت برای دخیل بستن بود الان باید در گیلان صدها بلکه هزارها محل برای دخیل بستن وجود داشت .

یکیش حیاط خونه پدری من
که
درست زیر پله توالت توی حیاط یه انجیرچه عین همین از بین موزاییک کف و پله اول رشد کرده و اومده بیرون !!!!
آخه کی دوست داره کنار پله یه توالت دخیل ببنده ؟

الان دیگه کارهایی از این دست دیگه به حساب نمیان و امثال این انجیرچه هم صاحب کرامت فرض نمیشن!!!

الهام شنبه 11 دی 1400 ساعت 13:18 https://yanaar.blogsky.com/

سلام مو‌ن‌پارناس
به نظر می‌آید این انجیر محترم حشر و نشری با دیوید کاپرفیلد یا هری هودینی داشته و این‌جا دارد سبک شعبده‌ی گذر از دیوار چین را همراه میوه‌هایش تمرین می‌کند. حالا البته می‌شود امیدوارانه برداشت نوشت به پای امید خودمان

شیشه شوی صورتی و قرمز هم هر چقدر خواستی تو آستارا و بندرعباس و جزیره ‌کیش فراوان هست برای لذت تماشا و استفاده‌ی درمانی.

سلام الهام
ناقلا !!! تو کی فرصت داشتی این گلها رو توی آستارا شناسایی کنی؟
من که این ورا ساکنم و روزگار اوج بازار آستارا لااقل ماهی یه بارخونوادگی اونجا بودیم تا حالا از این گلها اونجا ندیده ام !!!
بگذریم که حالا جاذبه بازار آستارا به ما اجازه دور شدن از اون منطقه رو نمی داد !!!



پ.ن 1:
نمیدونم چه سریه که طرفهای ما این "انجیرچه" ها شورش رو دیگه در آوردند .هر جا که فکرش رو نمیکنی در میان
اگر فردا ببینم توی جیب یه لباسی که برای خشک شدن توی حیاط آویزون شده درخت انجیر در بیاد دیگه تعجب نمی کنم !!!!


پ.ن 2:
جالبه که بندر عباس هم رفته ام
ولی از بندر ، فقط ماهی خوشمزه "هوور" و میگوی شور یادم مونده
گلی در کار نبود !!!!

Soly جمعه 10 دی 1400 ساعت 00:54

این روزا شیطونی هم میکنی ها...همش یهویی غافلگیر میکنی...جذاب کی بودی شما؟؟؟؟


برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد