114

 سیر  یکی از اون سبزیجاتیه که مردم شمال کشور بیش از

استانهای دیگه تولید و مصرفش می کنند

لااقل من این طور فکر می کنم

اگرچه عاشقان سیر در چهار گوشه این کشور هستند

اما داستان سیر در شمال چیز دیگریه


 

 

این سینی های غذا که می بینید مال یکی از همین آدمهاست







دیدن سیر چه تازه و چه خشک در کنار هر وعده ناهار یا حتی شام

 شمالی ها غیر  عادی نیست

البته

واضحه اینجا هم عده ای هم  هستند که سیر با مزاجشون نسازه

و یا  مصرف سیرشون کمتر از بقیه باشه

اینجا دیگه در استفاده از سیر به درجه استادی رسیدن

و نه تنها از خود سیر ، بلکه از برگهای تازه و ظریف اون هم

چند مدل خورشت درست می کنن

بنظرم شمالی بودن

- در بعد غذایی -

واسه خودش  داستانی داره شامل

اعتیاد کامل به مصرف همه موارد زیر :

سیر

باقالای خام چه تازه و چه خشک که  در آب خیسونده شده و نرم شده

اشپل ماهی

ماهی دودی

ماهی شور

 برنج

و .....


زندگی در نقاطی که خودشون تولید کننده مواد غذایی هستند

این مزیت  رو برای مردم  ایجاد میکنه که به اون مواد بصورت تازه چین

و با قیمت منصفانه دسترسی  دارند.

و شمال کشور از نقاطیه که تنوع مواد غذایی که اونجا تولید می شه زیاده

درنتیجه مردم شمال معمولا شکمو تر از مردم جاهای دیگه هستن

و برای غذا خوب پول خرج می کنن

مثلا زیاد دیدم  کسانی رو که حقوق کمی می گیرن اما

حتما بایدهر ماه  خونواده اشون رو برای

غذا بیرون ببرن

تونستن رستوران

نتونستن کبابی های کنار خیابون

 که تا دلت بخواد در نقاط مختلف

شهر هستند و عجب گوشت خوش مزه ای هم دارن...

البته بد خواهان و مغرضان اسمهای زشتی مثل کباب مگسی

و کباب کثیف روش میذارن

یا میگن گوشت هاش گوشت گرازه !!!!

اما

فکر می کنین یه شمالی واقعی با این اسمها جا میزنه ؟

پس اگر گذرتون این ورا افتاد بیان ببینین

از ساعت 9 شب 

 تا یک صبح

چه تعداد خونواده  دارن

از همین کبابهای کنار خیابون  لذت می برن

نوش جونشون

شما هم  حتما امتحان کنین

 

از کلان شهر هفت رنگی مثل تهران که بگذریم فکر میکنم  غذا های

رستورانهای شمال بهتر و خوش مزه تر از رستورانهای نقاط دیگر کشورن

البته شاید از  این حرفم   بوی پارتی بازی به مشام بیاد

ولی  ...

خوب هست دیگه بابا چرا نه توی کار میارین  آخه ؟!!!...




نظرات 11 + ارسال نظر
گیل‌پیشی دوشنبه 21 فروردین 1402 ساعت 12:50 https://temmuz.blogsky.com/

از داییم که سربازیش زمان شاه، در یکی از روستاهای شمال بود، شنیدم. اونجا معلم بوده و با کدخدا بسی صمیمی. میگفت کدخدا خواسته بود بره خواستگاری دخترش.
حیف که دایی خجالتی بوده و نرفته. وگرنه اگر اونجا ازدواج می‌کردن، ما هم به واسطه دایی، مدام به شمال سفر میکردیم و احتمالا زن‌دایی مهربان‌تری نصیبمان میشد
دایی انگار میگفت مصرف سیر در بین مردم شمال، به علت آب و هوای مرطوبش، واسه سلامتیشون ضروریه. حالا نمیدونم چه خاصیتی داره.
ولی من اون میزان سیر و ماست رو بخورم انقدر فشارم میافته، به دیار باقی میشتابم.

"احتمالا زن‌دایی مهربان‌تری نصیبمان میشد "
مگه می شه با این جمله ات مخالف بود ؟!!!



"دایی انگار میگفت مصرف سیر در بین مردم شمال، به علت آب و هوای مرطوبش، واسه سلامتیشون ضروریه. حالا نمیدونم چه خاصیتی داره. "
من هم نمی دونم
ولی
سیر
بخصوص سیر تازه
مثل سبزی خوردنه
من الان هر شب وقت افطار حداقل
یه بته اش رو با بقیه سبزی ها
و حتی فقط همین رو
بدون سبزی های دیگه می خورم
گفتم حداقل
دو تا بته هم خوردم



" من اون میزان سیر و ماست رو بخورم انقدر فشارم میافته، به دیار باقی میشتابم."
پیشی ها تحملشون کمه
گیل پیشی هم استثنا نیست

محبوبه شنبه 10 دی 1401 ساعت 13:49

راستش من که دوچرخه سواری نکردم سالهاست، اما پدرم یک خیاط ۸۴ ساله مردونه اس، که سالهاست با دوچرخه تردد میکنه و الان چندسالیه بدون دوچرخه نمیتونه بره و بیاد، یک مسیر کوتاه سرچشمه تا زرجوب، سمت گاراژ صداقت البته اگر به گوشتون خورده باشه.. البته یکسالی میشه دوچرخه ۲۸ قدیمیشون رو فروختیم، براشون ۲۶ با مدل فرمون ۲۸ خریدن برادرها.. گفتم برادرها.. همه شون دوچرخه سوارهای ماهری هستن و هروقت گذرشون به رشت بیفته .. دوچرخه سواری میکنن.

"راستش من که دوچرخه سواری نکردم ..."
امروزه دوچرخه سواری خانومها خیلی بیشتر شده
و
ورزش خوب و سالمی هم هست
بخصوص برای کسانی که اضافه وزن دارن
یا ناراحتی کمر یا زانو
با یه تنظیم درست دوچرخه ، میشه حتی با این شرایط بدنی هم ورزش کرد
تنها جایگزین این ورزش برای بیماری هایی که گفتم شناست
که هم خیلی گرونه و هم خیلی وقت گیر
و
انجامش بطور مرتب برای اکثریت مردم ممکن نیست .
حیف شد که هیچ کدوم از برادرهات
سعی نکردن دوچرخه سواری رو زمان بچگی یادت بدن
البته ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه هست
یاد گرفتنش اونقدر ها هم زمان بر نیست.
در هر سنی و با هر جنسیتی هم میشه شروع کرد
خوشبختانه توی شمال کشور برعکس بعضی مناطق دیگه
به دوچرخه سواری خانومها با دید منفی نگاه نمی کنن
و انجامش نه خجالت داره و نه توجه دیگران رو جلب می کنه.
الان توی سایت دیوار دوچرخه های دست دوم
سالمی رو میشه با قیمت کم پیدا کرد و نیاز به
دوچرخه نو و گرون نیست
تنه دوچرخه ای رو که خودم هر روز سوارش میشم بصورت
شکسته و ضایعاتی خریدم
و
دادم جوش دادنش و روش لوازم گذاشتم و تمام !!!
اگر یه مدت همینطور تفریحی هر روز توی سایت دیوار توی
قسمت دوچرخه ها قیمتها رو ببینی همه چیز دستت میاد
شاید علاقه مند بشی توی بهار یا تابستون سال آینده
که هوا خوبه این ورزش رو امتحان کنی
ورزش به هر صورتش خوبه و ناراحتی ها و مشکلات
ما در زندگی رو برامون قابل تحمل تر می کنه

محبوبه شنبه 10 دی 1401 ساعت 06:50

اگه به برگ سیر هم علاقه داشته باشین، ترکیب سرخ شده اشپل ماهی و برگ سیر قطعا رویایی ه براتون
صبح ها که دخترم رو میبرم مدرسه و اقایون دوچرخه سوار رو میبینم، یاد وبلاگتون می افتم

سلام
من همه چیز خورم
جز خوتکا و چنگر و مرغ محلی و اردک و غاز و بوقلمون و شتر مرغ !!!

از غذاهای ترش هم خوشم نمیاد
و
فکر می کنم غذا هایی که برگ سیر دارن همیشه با چاشنی های ترش مثل آب نارنج یا آب غوره درست می شن .


"صبح ها که دخترم رو میبرم مدرسه و اقایون دوچرخه سوار ... "
همینجا دست نگه دار !!!!
تا همین یه ماه پیش صبح زود که ازخونه در می اومدم توی اون تاریکی دوچرخه سواری بود که از اونور خیابون به سمت یه پارک داشت رکاب میزد .
همیشه برام سوال بود این چرا این وقت صبح بیرونه.
از من هم زودتر اومده بیرون ؟!!!
تا اینکه یه بار از نزدیک دیدمش و متوجه شدم یه خانوم میان ساله !!!
که محل حرکتش حدودا شش هفت کیلومتر دورتر از جاییه که من 5.30 صبح می دیدمش !!!
حقیقتش، بعد فهمیدن این مساله دیگه از تاریکی و خلوتی اون وقت صبح نترسیدم

اگه یه وقتی، تنها ، ساعت 5.30 صبح توی خیابون تنها باشی متوجه ترسی که می گم میشی
توی این ساعت ، جز تک و توک رفتگرها و سگهای ولگرد احتمالی ، بقیه آدمهایی که دیده میشن
یه جوری مشکوکن .دزدن یا معتادن یا کارتون خوابن یا زور گیرن خلاصه نرمال نیستند
و مهمتر از اون اینکه تا ساعت حدود 6.30 دقیقه اثری از پلیس نیست !!!!
و اگه سر یه نفر رو هم بخوان کنار خیابون ببرن کسی نیست جلوشونو بگیره

بیشتر اونهایی که با سرویس میرن سر کار از حدودهای ساعت شش پیداشون میشه
خلاصه
بودنش برام قوت قلبی بود و همش به خودم می گفتم اگه یه زن تنها نترسه من چرا بترسم
الان حدود یه ماهه که این خانوم ساعت حرکتش رو نیم ساعت عقب برده و من بجای اینکه در ابتدای دور اولم و حدودهای 5.30 ببینمش اوایل دور دوم و حدودهای 6.15 می بینمش
اینها رو گفتم که دوچرخه سوارهای خانم رو نادیده نگیری و بدونی بعضی خانومها هم دوچرخه سوار های قهارین و باعث قوت قلب بقیه
صبح ها هم ، حدودهای ساعت هشت تا ده صبح ، خیلی از دخترها و زنها هم که تازه از خواب پاشدن !!! و صبحونه اشون رو خوردن ، سر فرصت با دوچرخه هاشون میان بیرون و معمولا می رن پارک دیدن دوستان و ورزش کردن .

پ.ن :
اگه دوچرخه سواری بلد نیستی توصیه می کنم یاد بگیری
خیلی مفرح و روحیه خوب کنه
فقط زمان و مکانش رو باید با دقت انتخاب کنی که خطر ماشینها حداقل باشه

نرگس باران سه‌شنبه 29 آذر 1401 ساعت 23:45

نه! اونطوری نگفتم که!
حرف خوبی های شمال بود و علاقه وافر من به سبزیجات و شمال.
با فرد خاصی که مقایسش نکردم! به خاطر علاقه به سبک زندگی شمالی ها، دوست داشتم عروسشون بشم که همیشه شمال باشم. البته لب دریاش. رشت و رطوبتش اصصصصلا!

امیدوارم شرایط طوری بشه که در آینده مسافرت ها به شمال و مخصوصا کنار دریا راحت و کم هزینه بشه و مردم نقاط مختلف کشور تا دو روز مرخصی بهشون بخوره تندی پا شن بیان اینجا و از طبیعت و دریا لذت ببرن

نرگس باران سه‌شنبه 29 آذر 1401 ساعت 13:12

فقط میشه گفت خوش به حالت!
میدونستی همیشه دوست داشتم عروس شمالی ها بشم؟ به همسر هم گفتم

"فقط میشه گفت خوش به حالت! "



"میدونستی همیشه دوست داشتم عروس شمالی ها بشم؟ به همسر هم گفتم "
مردها دوست ندارن زنشون اونا رو با کس دیگری مورد مقایسه قرار بده
این دقیقا به این معناست که اون مرد نتونسته رضایت دل همسرش رو بدست بیاره
امیدوارم دلش از این حرفت نشکسته باشه
و بجاش
سعی کنه بیشتر اون طوری رفتار کنه که خوشایند تو هست

مامان یک فرشته سه‌شنبه 29 آذر 1401 ساعت 00:51 http://Parvazeyekfereshte.blogsky.com

سیر که عالیه همه نوعش از خام و پخته و سیر داغ و سیر ترشی و....
من زیاد غذاهای شمالی رو امتحان نکردم.نه فامیل شمالی داریم نه سفرهای آنچنانی به شمال.اما میدونم تنوع غذاییشون زیاده و متفاوت با شهرهای دیگه .همین جذابش میکنه.
راستی اونایی که داخل ظرف یکبار مصرف هست چیه؟حدس میزنم ماهی شور یا کبابی باشه درسته؟اگر درسته همراه غذا خورده میشه؟

سلام مامان یک فرشته
"اونایی که داخل ظرف یکبار مصرف هست چیه؟حدس میزنم ماهی شور یا کبابی باشه درسته؟ "
با تقریب بالا درست گفتی
آفرین
این هم جایزه ات

هر چند توی عکس خوب نیفتاده !!
اما
اونها کولی kooli شور هستند
ماهی های که حداکثر رشد اونها به اندازه یه وجبه و توی رودخونه ها زیادند
و مصرف اونها بصورت سرخ کرده به عنوان غذای اصلی
و یا شور شده بعنوان مزه غذا استفاده میشن
البته مدل شور رو روی آتش حرارت میدن تا هم نیم پز بشه و هم پوستش کنده بشه
این کولی ها انواع مختلفی دارن و نوع سیاه کولی ( شاه کولی ) اون قیمتش در یک کیلو از ماهی سفید هم گرونتره .
علاقه مندان متعصبی داره که اونو با قیمت خیلی بالا می خرند و بصورت سرخ شده در روغن مصرف می کنن.
اما کولی های معمولی از نژاد های مختلف
- بجز سیاه کولی -
ارزون هستن و غیر بومی ها بخاطر داشتن مقدار زیادی استخون ریز و گوشت کم ،
معمولا اون دوست ندارن.
مردم محلی هم اونها رو تا حدی سرخ می کنن که استخون هاش هم ترد بشه .
بعد ماهی رو همینطوری و بدون درآوردن استخونهاش
- حتی ستون فقرات -
می خورن .
البته قبلا شکم ماهی خالی شده و آبشش ها برداشته شدن

پ.ن :
کولی بصورت دودی و خشک توی بازار وجود نداره فقط خام یا شورش هست

یاسی یکشنبه 27 آذر 1401 ساعت 03:08

سلام دوست جان
اخه این چه رسالتیه تو داری؟؟!! همه ش باید دل منو اب کنی؟؟!!! خدارو خوش میاد اخه؟؟!! لااقل برای شادی روح و روان منم که شده یه دفعه با برو بچه ها برو کته کبابی میرفطروس توی رودسر...البته اگه هنوز باشه...یادش بخیر..گوشت گوساله رو میخوابوندن توی مایه ماست و پودر انجیر خشک..کبابهاشون توی دهن اب میشدن...ای خدا...ببین این مونپارناس چه بلایی سرِ ادم میاره با این پستهاش !!!! خودت شاهد باش...

سلام یاسی
الان مثلا خودت کار خوبی کردی با جزییات کباب گوشت گوساله رو توصیف کردی ؟
الان سر کا ر هستم و تازه یه صبحونه مزخرف شامل نون ،چای سبز بدون قند و کره بادوم زمینی رو زورکی خوردم
قبلنی ها سر میدون نون و کبابی بود عالی، که گوشت رو قبل از تحویل به مشتری توی روغن دنبه و چربی و پیاز سرخ کرده می زد .
حیف چند ساله تعطیل شده
چرا همه خوشی های زندگی ما گذرا هستند یاسی؟

پونیو چهارشنبه 23 آذر 1401 ساعت 22:47

به به چه غذاهای خوش رنگ و لعابی نوش جان

مرسی پونیو
از تبعاتش هم که خبر داری؟
اضافه وزن شدید
بیماری های ناشی از اضافه وزن شدید
و
ورزش اجباری برای خلاصی از اضافه وزن شدید و بیماری های ناشی از اون !!!!

بهار سه‌شنبه 22 آذر 1401 ساعت 20:33 http://Baranoabr.blogfa.com

چه سینی‌های جذاب‌و‌خوشمزه ای☺️
یکی‌از بهترین‌رستوران های شمالی که رفتم رستوران خاور خانم تو رامسر بود و عالی بود

ای وای بهار !!!
گفتی مدینه
کردی کبابم !!!


یه بار اون سالهای اول که باز شده بود و کم کم اسم و رسمی پیدا کرده بود خواستیم با خونواده بریم اونجا
با اینکه حدود دو ساعت طول کشیده بود تا بهش برسیم
از بس شلوغ بود از خیرش گذشتیم !!!
خاور خانوم توی خود رامسر نیست
یه سه راهی بین چابکسر و رامسر هست که می پیچی و از جاده اصلی خارج می شی و میرسی به محلی به اسم سرو لات sarve lat
در هر صورت نوش جان
ما که رفتیم پر ماشینهای پلاکهای غیر بومی بود
انگار بیشتر مردم خارج از استان مشتریش بودند
از اون به بعد دیگه اونجا نرفتیم
حوصله شلوغی و گشتن جا برای پارک رو ندارم
تا اونجا که یادم می یادمسیر منتهی به اونجا یه جاده باریک کمرکش تپه بود که باید کنار این جاده پارک می کردی .
بی خبرم که الان چه جوریه

یه خانم سه‌شنبه 22 آذر 1401 ساعت 17:18

همیشه به خوشی
من خیلی بازارهای محلی شمال که خانمها تولیدات کشاورزی رو میارن می فروشن دوست دارم .
ولی در منطقه ما از این دست بازارها نیست که نیست.

سلام
هر منطقه ای جاذبه ها و البته دافعه های خودش رو داره
در شمال علی الخصوص گیلان این بازارهای محلی بخصوص "روزهای بازار "در شهر های کوچک خیلی جالبن
البته روز یا روزهای بازار در هر شهری با شهر دیگه فرق می کنه.
مثلا توی یه شهر روزهای شنبه و چهارشنبه روز بازار هست و یه شهر دیگه سه شنبه ها
وجود این بازار ها حق انتخاب خوبی به خریداران میدن .

و جالب اینه که فروشندگانی هستند که بطور سیار هر روز به شهری می رن که اونجا بازاره
اینطوری همیشه به مشتری های بیشتری دسترسی دارن . متلا شنبه میرن ماسال یکشنبه رضوانشهر می رن دوشنبه رودسر هستند و الی آخر
چیزهایی رو می شه در این بازارها بخصوص روزهای بازار شهر های کوچک دید که فکر می کنی سالهاست کسی از اونها استفاده نمی کنه .تماشای اون چیزها هم جالبه

soly سه‌شنبه 22 آذر 1401 ساعت 12:18

اقا اومدیم دیگه .

خوش اومدی

همیشه از این ورا بیا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد