170

انگار همین دیروز بود

منظورم دوازدهم اردیبهشت  1402 هست

باز دوازده اردیبهشت شد

و باز تقویم میگه که امروز روز معلمه

 

 نمیدونم از پارسال تا امسال وضعیت معلمها چه تغییری کرده

اگه اشتباه نکنم بعد سالها یه طرح به اسم طبقه بندی

براشون اعمال شده تا یه تفاوت حقوقی بین معلمین

بخاطر تفاوت در کیفیت عملکردشون ایجاد بشه

نفس کار روی کاغذ خوب به نظر می رسه

اما در عمل ؟

اگر حوصله اضافه دارین اینجا رو بخونین  و ببینین که وزارتخونه

به ازای اون چندر غاز اضافه که قراره به معلمین بده

چه توقعاتی داره

توقعاتی که خدا از پیامبرانش نداشته !!!

-یادتون باشه که گفته شده معلمی شغل انبیاست

پس این جمله ای که گفتم زیاد هم بی ربط نبود !!!   -

این هم اون لینک توقعات وزارتخونه از معلمین

یادتون باشه هشدار دادم

اعصاب ندارین نخونینش !!!

یک معلم از نظر ما باید چگونه باشد

یا

نظر مقام معظم وزارت 

در مورد وظایف معلمان

 در قبال حقوق دریافتی !!!

خلاصه

نمیدونم این بندگان خدا چه گناهی مرتکب شده بودند

که خداوند اونها رو با معلم کردنشون مجازات کرده

اگر مثل من به نوعی سابقه تدریس داشته باشین

می دونین که تدریس در هر سطحی 

کلا کار سختیه

هم بی انگیزگی طرف مقابل هست

هم خورده فرمایشات مدیریت هست

هم توقعات  پدر و مادر ها هست

الان هم که مقام محترم وزارت و مشاورینش نشستن

و هر چه کار خوب بوده

به عنوان وظیفه یه معلم لیست کردن

احتمالا این وسط 

 یه نیم نگاهی هم 

به اساسنامه چند تا شرکت

و هولدینگ

 و وظایف هیات مدیره اونها هم داشتن !!!

خلاصه

آدم سیم کش ساختمون باشه

یا

  ویزیتور  محصولات مراقبت از پوست

یا

دست فروش های سیار توی مترو

مسوولیتهاش کمتر از این بندگان خداست

خاطرات دوران تحصیل یادتونه؟

چه خاطره ها از این معلمها داشتیم

معلمهای خوب و دوست داشتنی که حاضر بودیم بخاطر اونها

جمعه ها هم بریم مدرسه

و معلمهای بداخلاق و بی مسوولیت که ما رو از اون درس بیزار میکردند

تقریبا تمام بستگان من

چه سببی و چه نسبی بنوعی  و در سطوح مختلف معلم بودند

اکثر اونها از خونواده های کم بضاعتی بودن که پدر توانایی حمایت مالی

از بچه ها رو نداشت

اما

این محمد رضا شاه ملعون

که خداوند

در بهشت  اونو با صالحین و نیکوکاران محشور کناد

حتی با مدرک دیپلم

اونها رو در آموزش و پرورش جذب کرد

شاغل شدند

ازدواج کردند و تشکیل خونواده دادند

و بازنشست شدند

اما

حالا

در زمانی که طاغوت رفت و دیو رفت و فرشته درآمد

فرزندان همونها

با هر سطحی از مدرک تحصیلی

بیکار در خونه نشستن و آروم آروم دارن میپوسن و مضمحل میشن

آموزش و پرورش

و ارتش شاهنشاهی

راهی بود که فرزندان طبقه محروم جامعه هم میتونستند با کمی همت

جذب اونها بشن و یک زندگی ساده

اما  آبرومند رو داشته باشن

از حکومتهای  پادشاهی متنفرم

چون اونو توهینی به شعور انسان معاصر می دونم

ولی وقتی به گذشته و حال مردم اطرافم نگاه می کنم

باید خیلی بی انصاف باشم که حق رو به اون رژیم ندم

که علی رغم تمام دزدی ها و بخوربخورها و دلال بازی ها

ووووو

باز از لای دستشون چکه های آب می چکید و همون چکه ها

صدها هزار خونواده ایرانی رو از تشنگی نجات میداد

اما حالا 

دیدن دختران و پسرانی که سالها 

در مسیری که جامعه نشونشون

داده رفتند

بهترین سالهای عمرشون رو به درس خوندن گذروندن

و حالا  آییه دق پدرو مادر پیرو بازنشسته اشون شدن

و دارن مثل شمع ذره ذره آب میشن

برای من سخت و ناگواره

امیدی هست؟



پ.ن 1 :

روز معلم مبارک

برای خودم هم دیگه جملاتی  مثل این

 دیگه هیچ حسی از جنس شادی و غرور رو 

تداعی نمیکنه

اما

هنوز زنده ایم

و آدم زنده  هنوز امیدواره




پ.ن 2:

هر چند وقت یکبار

باز خبر خودکشی پزشک یا دانشجوی پزشکی بگوش می رسه

هر وقت بیاد اون ویزیتهای کذایی و اون زمان محدود ویزیت مریض

توسط پزشکها می افتم

دلم میخواد

-  علی رغم احترام به این حرفه و مشکلاتی که داشتند و دارند -

لاستیک ماشین یکیشون رو پنچر کنم

یا لااقل یه تفی روی شیشه جلوی  ماشین یکیشون  بندازم

تا دلم خنک شه

اما شخصا

فشاری رو که این بندگان خدا در زمان تحصیل تحمل می کنند

رو  از نزدیک دیدم

فشار کاری دوره رزیدنتی رو  چیزی جز یک نوع شکنجه نمیشه نامید

کار زیاد توام با بی خوابی و محیط کاری نامناسب

رفتار نامناسب و خلاف شئون

چه از طرف بیماران و همراهشون

و

چه از طرف کادر آموزش

به همراه حقوق بسیار کم

در حد ده  دوازده تومن

این بندگان خدا رو در شرایط ناگواری  قرار داده

همینجا

و از طریق همین وبلاگ

به وزیر بهداشت دستور میدم

سریعا و بدون فوت وقت

لایحه ای رو  برای بهبود شرایط کار و زندگی دانشجویان  پزشکی

در  هیات دولت آماده و به مجلس تقدیم کنه

امضا

مونپارناس




 

نظرات 8 + ارسال نظر
شکوه چهارشنبه 19 اردیبهشت 1403 ساعت 15:02

سلام مجدد مدرک سیکل پایان کلاس نهم قدیم یا پایان دوره ی اول متوسطه ی امروز بود

ممنون
این روزها از بس سطح مدرک مردم
بالا رفته
سیکل و معناش دیگه فراموش شده
یه جک میگه
توی برزیل برای جاروکشی
خیابون
فوق لیسانس استخدام می کردند!!!

شکوه دوشنبه 17 اردیبهشت 1403 ساعت 10:01

سلام بر جناب مونپارناس برای معلم شدن در زمان ایشان دیپلم هم لازم نبود بعد از سیکل اول متوسطه کسانیکه قصد ورود به دانشگاه را نداشتند و اغلب از نظر توانایی تحصیلی ضعیف تر هم بودند وارد دانشسرای مقدماتی می‌شدند و پس از دوسال آموزش و با مدرک معادل دیپلم جذب آموزش و پرورش می‌شدند و البته بسیار معلم های خوبی هم بودند و بسیاری هم با مدرک دیپلم وارد آموزش و پرورش میشدن بهر حال از نظر اشتغال آنزمان دنیای دیگری بود که برای اینروزها قابل تصور نیست با مدرک ابتدایی دختران و پسران جذب کارخانه های تولیدی و صنعتی می‌شدند یعنی برای هر کس،به تناسب سواد کاری بود

سلام شکوه
حق با تو هست
یادش به خیر
واقعا برای هر کسی که می خواست کار کند بنوعی کار فراهم بود
یعنی ممکنه دوباره اون شرایط رو روزی ببینیم

دانشسرای مقدماتی بود و خیلی ها دیگه زحمت دانشگاه رفتن
و اتلاف عمر رو بخودشون تحمیل نمی کردن
در غرب کشور هم که فقر بیداد میکرد
جوانها می تونستن اصطلاحا با داشتن سیکل
- که فکر کنم معنی اش قبولی در پنجم ابتدایی بود -
وارد آموزشگاه درجه داری
ارتش بشن و بعد فارغ التحصیلی
به عنوان درجه دار در ارتش استخدام بشن
ازدواج کنن و خونواده تشکیل بدن
استخدام ارتش بودن حتی با درجه دار بودن
و نه افسری
اعتباری داشت چون معنیش داشتن شغل و آینده تضمین شده بود
اونهایی که توانش رو داشتن دیپلم می گرفتند
یا کارمند می شدن
یا می رفتند دانشکده افسری که بعدا با درجه افسری
وارد ارتش بشن
یه عده محدود هم می رفتن دانشگاه تا
مهندس و دکتر و انواع لیسانس های مورد نیاز جامعه بشن
بی کاری فارغ التحصیل دانشگاه چیز مسخره ای بود
مگر طرف خودش حال کار کردن نداشت
الان بچه ها تا دکتری درس می خونن به امید چند ساعت تدریس
به عنوان هیات علمی با چندر غاز دستمزد
تازه برای همه هم گرفتن این شغل حق التدریسی ممکن نیست !!!

الان خبر حوادث رو می خونی؟
تعداد قابل ملاحضه ای از مجرمین جرایم خشن از استان های غرب کشور هستند
وقتی زمینه اشتغال رو فراهم نمی کنن
نتیجه همینی میشه که در تهران هم یک تهرانی
از اثرات بیکاری جوونها
در استانهای غربی ایمن نیست

شادی جمعه 14 اردیبهشت 1403 ساعت 21:29 http://Manrabekhan.blogsky.com

هر حکومتی رو ایندگان قضاوت می کنند. همینطور که حکومت شاهی رو ایندگان قضاوت کردن.

دقیقا
در هر زمان
بدلایل مختلف
درست یا نادرست
حکومتها اجازه نمیدن اخبار به درستی نشر داده بشن
معمولا خبرها توسط
طرفین دعوا
- نه فقط صاحبان قدرت -
و همه طرفین ذی نفع
دچار اعوجاج
و انواع دستکاری ها قرار می گیره
تا روی مردم
اون اثری رو که می خوان بذاره

در سیاست بی اخلاقی بسیار رایج بلکه مرسومه
به ایدئولوژی هم بستگی نداره
عطش و ولع پیروزی دارن
به هر قیمت و به هر شکل ممکن !!!
منتها ممکنه بعضی حکومتها اونو رسما تایید نکنن
اما انجامش میدن

در واقع فکر می کنم اولین قانون
در جنگلی که ما آدمها توش زندگی می کنیم
و اسمش دنیاست
اینه :
> هدف وسیله رو توجیح می کنه <
فرقی هم نداره کسی بگه اینو قبول داره یا نه
همه طرفین درگیر بهش عمل می کنن
در همه جای دنیا

فرانسه و آمریکا رو نگاه کن
یکی محل ایجاد اولین جمهوری در اروپای سلطنتی
و طلیعه دار آزادی
و دیگری اجتماعی از مهاجرین جمع شده برای یه زندگی بهتر
اما چی شد ؟
فرانسه آزادی خواه
نزدیک به یک میلیون الجزایری رو بخاطر منافع خودش
در خاک الجزایر کشت
- کتاب جمیله بو پاشا رو اگه نخوندی بخون -
و آمریکا
نیازی هست به گذشته سر تا پا جنایتش اشاره کنم ؟
نسل کشی سرخ پوستها برای تصاحب سرزمینهاشون
استثمار برده های سیاه برای کار در مزارع پنبه جنوب آمریکا
جنایات و آدمکشی ها از ویتنام تا السالوادور و شیلی
اینها همشون نتیجه عمل به همون اصل مهمه
هدف وسیله رو توجیه می کنه !!!

هیلاری کلینتون در پاسخ به علت دخالت آمریکا
در کودتای 28 مرداد
که مصدق رو سرنگون کرد فقط یه جمله گفت
منافع ملی آمریکا اقتضا می کرد!!!

در همچین دنیایی
چه انتظاری از حکومتها و وابسته هاشون میشه داشت؟
اونها در دوران قدرتشون نمی ذارن حقیقتها فاش بشن
چون بقا
مهمترین هدف اونهاست





پ.ن :
البته نیاید بی انصاف بود
بودند حکومتهایی که بقای خودشون
رو مهم ترین اصل ندونستند

همزمان با ما در نیکاراگوئه هم انقلاب شد
طرفداران شخصی به اسم آگوستو ساندینو
برعلیه جکومت یه مزدور آمریکا
به اسم آناستازیو سوموزا شورش کردند
و حکومت ساندنیست ها تشکیل شد
ماهیتش چپ گرا و ضد آمریکایی بود

چند سال پیش
بعد ازسالها ناکامی در اداره
در یه انتخابات آزاد
نتیجه رو به
خانم ویولتا چامورو
کاندیدای طرفدار آمریکا
و منتخب مردم
باختند
با صلح و آرامش رفتند کنار
و حکومت رو به منتخب مردم واگذار کردند
این جور حکومتها هم هستند
اما بشدت کم و نایاب
بقول معروف :
گشتیم نبود
نگرد نیست !!!

گیل‌پیشی جمعه 14 اردیبهشت 1403 ساعت 11:31 http://Www.temmuz.blogsky.com

همیشه دوست داشتم در کشوری مثل سوئیس بودم‌. کشوری که درگیر جنگ و ارتش نباشه.

زندگی در اونجا هم داستان های خودش رو داره
هر جا بری آسمون همین رنگ نیست؟
سوییس یکی از چند مرکز مهم بانکداری مخفی در دنیاست
تمام دزدها و خلافکارهای بزرگ
برای فرار از دست قانون یا مالیات
پولهاشون رو در مراکز بانکی مثل بانکهای سوییس
مخفی می کنن .
این یکی از مهمترین راه های درآمد کشور سوییسه .

گیل‌پیشی جمعه 14 اردیبهشت 1403 ساعت 02:26 http://Www.temmuz.blogsky.com

سلام جناب مونپارناس. خوبید؟
روز معلم‌های عزیز گرامی.
یاد ایام مدرسه بخیر. روزگار شیرینی بود.
اگه به آموزش و معلم‌ها اهمیت میدادن، وضع مملکت این نبود.

سلام گیل پیشی

"اگه به آموزش و معلم‌ها اهمیت میدادن، وضع مملکت این نبود. "
خیلی اوقات ما چیزهایی رو می خوایم که در تئوری درست هستند
اما در اجرا مشکل پیدا می کنند
همه معتقدیم که حقوق معلمها کافی نیست و اونها تحت فشار زندگی هستند
این کاملا درسته
ولی از دیدگاه کسی که بودجه کشور رو توزیع می کنه
وزارت آموزش و پرورش مصرف کننده بودجه هست نه تولید کننده اون
یعنی هر نوع افزایش حقوق و مزایا باید از محل یک افزایش درامد
نسبت به وضع فعلی جبران بشه

زمان شاه سابق هم که ما خیلی اوقات از اون دوران
به نیکی یاد می کنیم
هم همین داستان در مورد حقوق معلمها بود
حقوق یک مهندس چند برابر حقوق یک معلم بود
فرض کن هر دو هم لیسانس بودند
اما
مهندس در یک مجتمع تولیدی کار می کرد
ارزش افزوده مالی ایجاد می کرد و از سود حاصل بهره ای می برد
رابطه ای برد برد
ولی معلم مصرف کننده بودجه بود
و لاجرم گرفتار حسابرسی های پیچیده
و همیشه بودجه آموزش و پرورش اکاندیدای اول کاهش بودجه هست

اون موقع شاه نیاز به هزینه کردن مبالغ بسیار زیادی
برای خرید تجهیزات نظامی داشت
و الان هم که خودت می دونی پول این کشور کجا ها داره برای
اهداف استراتژیک صاحبان قدرت هزینه میشه
این وسط هر چه کسر بودجه هست مال وزارت خونه های مصرف کنندگان بودجه
هست مثل آموزش و پروش و بهداشت
نه وزارت خونه های درآمد زا

می دونی اون قسمتی از کادر درمان که
به هر دلیل نمیتونن از بخش غیر دولتی
درآمد کسب کنن هم در همین تنگی معیشت گرفتارند؟
خبر خودکشی های سریالی رزیدنتهای پزشکی
و بقیه کادر درمان رو پی گیری می کنی ؟
از قره بپرس اون و شوهرش در ماه چقدر حقوق می گیرند

همه دوست دارن این وضع تموم شه
ولی مگه تجهیزات نظامی در اون دوره
و اهداف استراتژیک در زمان حال میذارن این کار اتفاق بیفته !!!
امنیت ملی در اولویته !!!

یاسی جمعه 14 اردیبهشت 1403 ساعت 00:24

سلام دوست جان
خدا رحم کرد که به واسطه این مهاجرت کوفتی این نعمت هم ازم گرفته شد و شغل انبیایی بنده ازم گرفته شد.. هر چند که توی همین خراب شده هم چند وقتی همکار انبیا بودم..البته یه مدت بسیار کوتاه..در حو یکسال..

واقعا !!!!
نگفته بودی !!!
پس روز معلم بر تو هم مبارک باشه
مطمئنم معلم خوش اخلاق و دوست داشتنی ای بودی

پونیو پنج‌شنبه 13 اردیبهشت 1403 ساعت 23:31

راست گفتی ها
فدای تربچه زاده م بشم

خاله سوسکه !!!

پونیو پنج‌شنبه 13 اردیبهشت 1403 ساعت 13:29

هعیییی
چی فکر میکردیم...چی شد
یه جوری شده از این دنیا کاملا ناامید شده و بی صبرانه در انتظار اون دنیاییم

هر که این حرف رو بزنه تو نباید اینو بگی
سالهای سال باید در خدمت ارباب تربچه باشی
حالا حالاها باهات کار داره
وقتی بره سر کار
بچه اش رو باید پیش کی بذاره مطمئن تر از تو ؟!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد